مسئول نشريه هفتگي  :

 nahid_khanomii@yahoo.com

 نظرات و همكاري شما :

براي ارائه نظرات خود در مورد نشريه هفتگي با آدرس زير در تماس باشيد :

nahid_khanomii@yahoo.com

 
Num:

55

 تبليغات شما در مجلات راه نرفته :

 براي تبليغ و معرفي سايت ، وبلاگ ، محصولات و شركت خود در گروه راه نرفته با ما تماس بگيريد
:

rahe_narafteh@yahoo.com

 
سلام دوستان عزیز
29 بهمن روز روز سپندارمذگان روز مهرورزی و
روز عشق به مادر مبارک باد
 
دوستان از این به بعد برای حل مشکلات خانوادگی ، جنسی و زناشویی با ایمل زیر در تماس باشید
 
 
ایشون در پاسخ به سوالات شما جوابگو هستند و سوال و جوابها هر هفته در این نشریه چاپ می شود
 
به مدیریت از راه نرفته از همکاری ایشون نهایت تشکر را دارم
 
با تشكر: ناهد صادقي - مدير راه نرفته
 
براي ديدن شماره قبلي نشريه هفتگي تيتر زير را كليك كنيد:
 
مذهبي ::: شناخت گنج وجود
 
 
 
شناخت گنج وجود
دهان، تنها مجراى غذا و هوا نيست.
وقتى نام محبوبى چون «خدا» از آن بر مى‏آيد،
وقتى زبان به تلاوت «وحى الهى‏» قداست مى‏يابد،
اين دهان گشوده به حق و تلاوتگر «آيات خدا»، بايد همچنان پاك ومقدس بماند.
روح آرام يافته در سايه‏سار عبادت، جسمى بى‏آلايش مى‏طلبد و دست‏و پاى دور از گناه و زبانى پاكيزه از دشنام و دروغ.
تو كه مى‏خواهى زلال و پاك شوى،
تو كه دوست دارى همچون سپيده و باران، با طراوت گردى، و همچون‏«چشمه خورشيد»، گرم باشى و نور افشان،
پس به شناخت «گنج وجود» بپرداز.
چرا در گستره هستى، وجود غبار گرفته و به فراموشى سپرده‏اى گرديم؟ما كه مى‏توانيم بدرخشيم، با «ايمان‏»،
ماندگار شويم، با «عبوديت‏»، و... آزاد شويم، از «تعلقات‏»!
پس چرا «اسارت خاك‏» و «حقارت گناه‏» و «بندگى طمع‏»؟
به جاى آنكه روح، در خدمت جسم باشد، اگر جسم و تن، مركب شود وروح و خرد، «سوار»، آنگاه جز در «ساحل بيدارى‏» و «خانه پاكى‏» فرودنخواهد آمد.
برگ برگ درختان هم به ياد او زمزمه مى‏كنند.
چرا انسان، از «طبيعت‏»، عقب‏تر بماند؟!
«پس سير گلستانها، از آن چه كس باشد؟».
پيوند خلق و خالق، از قطره دريا مى‏سازد و از هيچ، همه!
قطره درياست اگر با درياست ور نه آن قطره و دريا، درياست
كاش بيش از آنكه از «خلق‏» حساب مى‏بريم، از «خالق‏» حساب‏مى‏برديم!
شايد بتوانيم سيماى واقعى خود را از مردم بپوشانيم و عمرى «نقش‏»بازى كنيم، ولى از خدا كه نمى‏توانيم!...
بندگان خدا، نه پاداش دهنده‏اند، نه عقوبت كننده. حساب ما باپروردگارمان است، او كه از نهان و آشكار و درون و بيرونمان آگاه است، اوكه همه جهان، محضر اوست و اهل معصيت، در «محضر» او، عصيان‏مى‏كنند و چه زشت و شرم‏آور!
وقتى انسانها، در انجام يك خلاف، از يك ناظر بى‏طرف و حتى ازحضور يك كودك هم شرم كرده، حساب مى‏برند، سبك شمردن خداست‏كه او را به حساب نمى‏آورند.
آيا اگر خدا بداند و بفهمد و ببيند (كه مى‏داند و مى‏بيند) مايه خجلت وشرم نيست؟
ازدواج و خانواده
 
 
چگونه شوهرتان را مجذوب خود كنيد؟
 
 
در كـانون خـانواده آنـچه كه باعث تداوم و بقاي صـميـميـت مـيگردد رفتارها و اعمال زن و مرد نسبت به هم ميباشـد. در اين ميان نقش يك زن مي تواند در ايجاد فضايي دلپذير و جذاب بسيار مهم و قابل توجه باشد. تاثير پذيري مـردان در بـرابـر رفـتـار زنان امري بديهي بــوده و مـي تواند حتـي در سرنوشت يك رابطه و كاميابي هاي زندگي مؤثر باشد.  در ايـن بـخش به 6 روش آسان كه هر زني مي تواند بـراي مجذوب نمودن شوهر خود بكار بندد را ملاحظه ميكنيد.
 
 
1- متفاوت باشيد  
با آنكه ممكن است جذابيت مهم باشد اما كافي نيسـت. تعريف جذاب و دلربا به چشم تمام مردان يكسان نميباشد. حال پرسش اينجا اسـت كه شما چگونه ميتوانيد متفاوت باشيد؟ بگذاريد برايتان مثالي بياورم:اگـر شما داراي لهجه مــنحصر بفردي هستيد، آن را از ديگران پنهان ننموده و يـا جواهر آلات عجيب و غـريـب و لـوازم نا متعارف با خود حـمـل كـنـيـد تـا سبب متمايز شدن شما از ديگران گردد. هر گاه شبيه باقي زنان باشيد زود فراموش مي گرديد و اين چيزي نيست كه ميخـواهـيد. شما مـايـلـيـد از خـود اثـري بـجاي بـگذاريد كه مرتبط به يك يـا دو خصوصيت منحصر بفرد شما باشد.
 
 
2- يك كار غافلگير كننده انجام دهيد
ايـن كـار اندكي ريسك برانـگيـز اسـت چـون مـمـكن اسـت شوهر شما اهل ماجراجويي نـبـوده و وحـشت زده گردد. امـا اگـر وي مـاجراجـو بـاشد بـسيار از آن لـذت برده و فـرداي آن روز نيز ممكن است منتظر ماجراجويي باشد . پـيشنـهاد ديـگر مـن بـه شما آن است كه كـارهايي كه دور از انتظار شوهرتان ميباشد را انجام دهيد مثلا با پوشيدن لباسهاي غير معمول و هر آنچه كه فكر ميكنيد بياد ماندني خواهد بود.
 
 
3- خصوصيت استثنايي خود را رو كنيد
شگفت انگيز است كه اغلب زنان فراموش مي كـنـنـد بـه كارهايي كه در آنها تبحر دارند اشاره نمايند. اگر به زبان ديگري صحبت مي كنيد، در گذشته در كــشور خارجي زندگي مي كرده ايد، شغلهاي داوطلبانه اي را قبول كرده بوده ايد و يا در تابستان در بيابان اردو زده بـوده ايد، حتما در مــورد آنـها صحبت به ميان بياوريد. اگر ايـن كار را بكنيد شوهرتان به شـما همانند يك فرد منـحصر بفرد و جـالب تـوجه نگاه خـواهد كــرد. نـيازي نيست كه حــتما فرد بامزه و شوخ طبعي باشيد. بامزه بودن براي اكثر مردم دشوار است چون اگـر نتوانيد به طـور واقعي بامزه باشيد و مصنوعي رفتار كنيد خود را مضحكه ديگران خواهيد كرد. اما اگر داســتان جالب تــوجـهي براي گفتن داشتـه باشيـد هــمه ساكت شده و به شما گوش فرا خواهند داد.
 
 
4- گوش دهيد،گوش دهيد وباز گوش دهيد
بـيـشـتر مردان داراي اين تصور غلط مي باشند كه زنان زياد حرف مي زنـنـد. شـمـا بايد اطمينان يابيد كه به اندازه كافي گوش مي دهيـد. در اينجا نياز داريد تا مرد خود را دقيقا بشناسيد. بسياري از مردان كم حرف ميباشند و نه تنها شما بايد با آنها بسيار صحبت كنيد بلكه آنها را بايد به صحبت كردن نيز واداريد. مي توانيد با يـك مـوضـوع دلـخـواه خود شروع كرده و پرسشهاي كوتاهي از وي بپرسيد. اين كار واقعا يك هـنر است و شما نياز به تمرين خواهيد داشت. هنگامي كه پاسخ كوتاهي دريافت كرديد مي بايد پرسشهاي متوالي ديگر از وي بپرسيد تا او را به صحبت كردن بيشتر واداريد. ميتوانيد نظرات خود را نيز ما بين آنها بگنجانيد كه مانند بازجويي جلوه نكند. مطمئن باشيد وقتي شـما را ترك ميكند با خود خواهد گفت: "اون واقعا به من علاقه داره"
 
 
5- فرد دلپذيري باشيد
هـيـچ انـسـاني وجـود نـدارد كه مفتون و شيفته يك فرد دلپزير و نازنين نگردد. از سخنان منفي به هر شكل جدا خودداري كنيد. اگر عــقيده مصرانه اي راجع به مباحثي همچون سياست و يا مذهب داريد بهتر است كه موضوع بحث را مؤدبانه تغيير دهيد. چيز ديگري كه بايد مراقب آن باشيد دوري از بحث و مجادله ميباشد. نظرات و عقايد هر كس محترم است و هيچ دليلي ندارد كه شما تلاش كنيد تا عقايد ديگران را تغيير دهيد. ايـن خـيلي خوب است كه نظرات خود را راجع به موضوعات بحث انگيز با ديگران قسمت كنـيد بدون آنكه فرد مقابل خود را مجبور گردانيد كه بپذيرد در اشتباه است. و يـا آنكه او را بر اساس عـقـايدش مورد ارزيابي قرار دهيد. در آخر آنكه او را خجالت زده نكنيد. هـيـچ كـس كـامل نيست و همه ما اشتباه مي كنيم. به خـاطر داشته باشيد كه هيچ چيز بدتر از شرمنده شدن نميباشد.
 
 
6- خود را آراسته كنيد
مـردان موجودات احساساتي نبوده و بيشتر به قوه بينايي خود متكي هستند بنابر اين بهتر است خود را بـراي شوهرتان بياراييد. براي راضي كردن مـردها كـافي اسـت آنچه را كه دوست دارند در برابر ديدگانشان قرار دهيد.
پيشنهاد مقاله توسط: اعضای گروه راه نرفته
مقاله  پیشنهاد  دهید: nahid_khanomii@yahoo.com
سرويس خبري ميعادگاه
 مطالب قبلی
 
Sunday, February 11
 
·
Thursday, February 08
 
·
·
Wednesday, February 07
 
·
·
Monday, February 05
 
·
Thursday, February 01
 
·
Monday, January 29
 
·
Sunday, January 28
 
·
·
Saturday, January 27
 
·
·
Thursday, January 25
 
·
·
·
Monday, January 22
 
·
·
Sunday, January 21
 
·
·
Friday, January 19
 
·
 
براي بازديد از بخش خبري جديد به سايت مراجعه كنيد:
 
 
دنياي دانلود و كامپيوتر
 
معرفی اتومبيل لامبورگيني مورسيلاگو
 
اتومبيل لامبورگيني مورسيلاگو
 
 
هر کسی که اهل فرصت دادن به حریف نباشد، مطمئناً علاقه زیادی به لامبورگینی دارد. این کارخانه ماشین سازی ایتالیایی که دیوارهای هزاران هزار اتاق خواب را در تملک خود درآورده است، سالهای سال رقیب هایی مثل فِراری و پورشه را از نظر شهرت و برتری فنی به دنبال خود کشیده است. در طول زمانها، مالکیت کمپانی بولونیایی سنت آگاتا هم مثل سلسله ازدواج های هالیوودی، تمام و کمال اما با اختلافاتی حل نشدنی همراه بوده است. طی سالهای 1987 تا 1994 این کمپانی متلق به کرایسلر بود که اشتیاق و آرزوی هفت ساله به بار نشست و لامبورگینی دوباره به دست های گروه سرمایه گذار اندونزیایی برگشت. بعدها در سال 1998، کمپانی های آئودی و فولکس واگن پس از چند وقت مساعدت فنی، به مالیکت لامبورگینی علاقه مند شدند. از آن پس، کیفیت این اتومبیل ارتقاء یافت. امروزه، لامبورگینی تاثیر شگرفی روی فرهنگ اتومبیل دارد؛ و تقلید از درهای مورب آن را همه جا، از نمایشگاه های محلی ماشین های اسپرت گرفته تا ماشین اسباب بازی پسر همسایه تان می بینید.
 
اینطور به نظر می رسد که لامبورگینی شکست ناپذیر در پی کسب موفقیت های بیشتر و بیشتری است. این مقصود در مدل مورسیلاگو که از نام نوعی گاو نر جنگجو گرفته شده است، به وضوح دیده می شود. این اتومبیل که برای اولین بار در سال 2001 معرفی شد، تنها مدل آن برای سال 2007، مدل کوپه LP640، که تا امروز قدرتمندترین بوده، می باشد. در اینجا می خواهیم مروری بر ویژگی های این اتومبیل اعجاب آور از نقطه نظرهای لوکس بودن و کاربردی بودن داشته باشیم.
 
از نقطه نظر لوکس بودن
در گذشته مورسیلاگو مورد انتقادهای بسیار زیادی قرار می گرفت، و بیشتر توجه معطوف به هم نوع کوچکتر آن "گالاردو" می شد."لوک دونکروولکه" برای طراحی مورسیلاگو از لامبورگینی های قبلی به ویژه "دیابلو" و "کونتاک"  تبعیت کرده است، و مدل 2007 آن حتی از همیشه نیز مهاجم تر و سلطه جو تر به چشم می آید. روکش سخت خارجی آن از  فیبر کربن می باشد (به استثنای سقف و درها که از استیل ساخته شده است). از فیبر کربن همچنین در چارچوب این اتومبیل برای قدرتمندتر و سبک تر کردن آن استفاده شده است. برای تزئینات داخلی اتومبیل نیز جزء انتخاب های اصلی بوده است.
 
در صحبت کردن از ویژگی های داخلی اتومبیل، شایان ذکر است که طراحی اتومبیل ایتالیا از دیرباز صاحب نام بوده است. در لامبورگینی صفحه کیلومترشمار و عقربه ها در محلی بسیار مناسب و معقول نصب شده است که به راحتی قابل خواندن است. کنترل ها و شاسی ها نیز در مستقیم ترین و مناسب ترین مکان قرار دارند. کیفیت مواد و اجناس استفاده شده در اتومبیل ارزش قیمت بالای اتومبیل  را دارد و در همه ی قسمت ها هارمونی و هماهنگی خاصی به چشم می خورد. تنها چیزی که خوشبختانه تغییر نکرده، روش تغییر دنده اتومبیل است که به صورت 6 دنده و مانوال انجام می گیرد. البته برای عوض کردن دنده نیاز به دستی قوی و دقیق است. البته میتوانید نوع مانوال ترتیبی را سفارش دهید (سیستم عوض کردن دنده خودکار)، اما نوع دنده ای مانوال آن کماکان ارجحیت دارد.
 
حدس می زنید رقم 640 در LP640 نشاندهنده چیست؟ این عدد نشانه واحد اسب بخار است که از 6.5 لیتر و  lb-ft 487 گشتاور نیرو است. این اتومبیل همچنین مجهز به کنترل تراکشن (کشش) است اما هیچ سیستم کنترل ثبات و تعادلی ندارد تا حرکت های نامناسب را به شما نشان دهد. ایرودینامیک (سیستم تهویه) این اتومبیل نیز بسیار عالی است، و دارای اسپویلرهای دو مرحله ای است که برحسب میزان سرعت کار میکنند. ورودی و خروجی های هوا نیز به محض احتیاج در دسترس هستند و بر طبق دما و سرعت تنظیم می شوند.
 
همه چیز در این اتومبیل هدفی را دنبال می کند. ترمزهای ضد قفل و دیسک های سرامیکی نیز به طور دلخواه در این اتومبیل نصب می شوند که کارایی ایست و متوقف کردن آن را چند برابر می کند. با اینکه ترمزهای استاندارد آن هم خوب کار می کند، اما کسی که حاضر است 300،000 دلار خرج ماشین کند، چرا از این مزیت اضافی استفاده نکند.
رای:
به هیچ وجه نمی توانیم قابلیت های این اتومبیل را نادیده بگیریم. طراحی فوق العاده زیبای آن—چه در داخل و چه در خارج آن--چشم هر بیننده ای را خیره میکند. تکنولوژی ایمنی راحتی و سهولت استفاده از ماشین، به خوبی در این اتومبیل به کار رفته است. با اینکه ترمزهای استاندارد این اتومبیل هم حتی بیش از ترمز سایر اتومبیل ها کارایی دارد، اما رانندگی با سرعت بالا که از ویژگی های این اتومبیل است، همان مزیت دیسک های سرامیکی را اقتضا می کند. کارایی این اتومبیل از هر نظر واقعاً گیج کننده است.
 
امتیاز از نقطه نظر لوکس بودن: 50/49
 
از نقطه نظر کاربردی بودن
حتی بین اتومبیل های خارق العاده هم، لامبورگینی نتوانسته است از نظر کاربردی بودن امتیاز بالایی را نصیب خود کند. اما، مدل های امروزی این رتبه را ارتقا داده اند. دیگر زمان آن گذشته است که نقشه مسیر جاده را برای مکانیکتان فکس کنید و قبل از هر رانندگی کل کمپانی اتومبیل سازی را به دنبال خود بکشید.
 
همانطور که قبلاً هم گفتیم، به نسبت اینکه توانایی حتی 320 كيلومتر در ساعت سرعت را دارد، داخل مورسیلاگو بسیار راحت است و شما کنترل بیشتری روی اتومبیل دارید. اما در ترافیک، اندازه این ماشین محدودیت بیشتری به شما می دهد. این اتومبیل که تقریباً 7 فوت پهنا دارد، در بسیاری از خیابان ها فقط یک فوت و نیم از هر طرف اتومبیل با اطراف فاصله دارید. از اینرو راننده باید مدام از آینه ها استفاده کند و فاصله ها را خوب بسنجد. همچنین خاطرتان باشد که شعاع دور زدن  این اتومبیل تقریباً برابر با اتوبوس و 41 فوت است. حتی داخل و خارج شدن از پارکینگ هم نیاز به دقت و مهارت دارد.
 
مصرف بنزین این اتومبیل بسیار بالاست . آنقدر که هر بار بیرون رفتن مجبورید یکی دو بار باک را پر کنید. بااینکه باک این اتومبیل چیزی درحدود 26 گالن سوخت میگیرد، اما این میزان بنزین حتی برای 300 مایل هم جواب نمی دهد—یعنی تقریباً هر 10 مایل یک گالن.
 
با اینکه باید بسیار مراقب اتومبیلتان باشید، اما راحت سفر می کنید، چون کمپانی این اتومبیل را دو سال یا 24،000 مایل گارانتی می کند. به نسبت اولین مدل، مثل دیابلو، اعتبار و گارانتی لامبورگینی روز به روز ارتقا یافته است. سیستم خدماتی این اتومبیل نیز قابل قبول است. با اینکه فقط تعداد محدودی شبکه معاملات لامبورگینی در ایالات متحده وجود دارد، اما اکثر مالکان لامبورگینی فاصله چندانی از متخصصین فنی و فروشندگان آن ندارند. آندسته نیز که خیلی از این مکانها دور هستند، معمولاً اتومبیل خود را برای سرویس با کشتی به آن منطقه حمل می کنند. و برای کسی که این همه پول برای داشتن اتومبیل خرج میکند، این هزینه ها چیز زیادی به حساب نمی آید.
 
رای:
حتی بین اتومبیل های خارق العاده هم لامبورگینی هیچوقت جزء اتومبیل های کاربردی و عملی به حساب نیامده است. البته مدل های جدید کم کم تغییرات بهینه ای ایجاد می کنند. از نقطه نظر کاربردی بودن به جرات می توان گفت که گالاردو در سطحی بالاتر از مورسیلاگو قرار دارد. اما به هر حال آنها که دنبال رانندگی های وحشیانه و سرعت بالا هستند، در این اتومبیل ایمنی بیشتر خواهند داشت و خسارت های کمتری را متحمل خواهند شد.
 
امتیاز از نقطه نظر کاربردی بودن: 50/33
 
و مجموع کلی امتیازات......
با وجود پرداخت تقریباً تمام عیار این اتومبیل از نقطه نظر لوکس و تجملی بودن، از نظر کاربردی بودن نسبت به سایر اتومبیل های اعجاب آور کم می آورد. به طور کلی، رانندگی با این اتومبیل تجربه ای بسیار نشاط آور به همراه خواهد داشت و ظاهر آن بسیار مسحور کننده و فریب آمیز است. اتومبیل هایی مثل این، اعتبار لامبورگینی را روز به روز افزایش خواهند داد.
100/82
اس ام اس عاشقانه ، توپ و خفن
 
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : rabin_hood_0o0
براي عشق تو در قلبم سه کوه ساختم .. اولي کوه وفا ... دومي کوه صداقت و سومي ... کوهي که هر وقت بهم گفتي دوستت ندارم ..از اون بندازمت پايين
sms  ارسالي از دوست خوبمون : permelo_asli
1- زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتیم اما حالا که نا خواسته به آن دعوت شده ایم بهتر است تا می توانیم برقصیم. چارلی چاپلین
2- داشتيم تو جاده ميرفتيم که چشمم افتاد به يه تابلو که روش نوشته بود : دوســت داشـــتن دل ميـــخواد نه دليـــل
3- عاشقانه ترين نگاهم را روي قايقي از باد نشاندم و پارو زنان سوي تو فرستادم وقتي به ساحل نگاه تو رسيد تو چشمانت را بستي و قايقم غرق شد
4- تنها پاداش عشق تجربه عاشقی است
sms  ارسالي از دوست خوبمون : amirkhan_looti
1-ای که دور از من و در قلب منی با خبر باش که دنیای من شادیت شادی من غصه ات غصه من قلب تو خانه من خانه تو قلب من.....
2- يكي بود يكي نبود . اون كه بود تو بودي اون كه تو قلب تو نبود من بودم . يكي داشت يكي نداشت اون كه داشت تو بودي اون كه جز تو كسي رو نداشت من بودم
sms  ارسالي از دوست خوبمون : hamsafar_ara
1- چه بسا آنچه امروز از آن توست آرزوي فرداهاي تو باشد. زيگلر"
2- هميشه فکر کن تو يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني. پس سعي کن به طرفه کسي سنگ پرتاب نکني چون اولين چيزي که ميشکنه دنياي خودته
sms  ارسالي از دوست خوبمون : ashura1428
يکي محبت مي کنه و يکي ناز مي کنه ! اوني که ناز مي کنه هميشه محبت مي بينه اما اوني که محبت مي کنه هميشه تنهاي تنهاست
sms  ارسالي از دوست خوبمون : majid_yazdizadeh
بس که ديوار دلم کوتاه است هر که از کوچه تنهاهي من مي گذرد به هواي هوسي هم که شده سرکي مي کشد و مي گذرد
sms  ارسالي از دوست خوبمون : ouzhlandeh63
1- كاش ماه مي دانست بين اين همه ستاره و سياره فقط يكي مشتريست
2- گذشته کتابي است که بايد بارها خواند واز ان تجربه امو خت اينده کتابي است که اکنون توسط تو نوشته مي شو دبکو ش تا انچه را مي نگاري که بعد از خواندنش لذت ببري
3- ديروز با خاطرات گذشته خوابم کرد ،فردا با وعده هاي دروغ فريبم داد وقتي چشم گشودم امروز رفته بود
sms  ارسالي از دوست خوبمون : permelo_asli
1- ميدوني دليل كسوف و خسوف چيه؟ ماه و خورشيد واسه ديدنت دعوا ميكنن
2- خدا تنها معشوقي است كه عاشقاني دارد كه هيچ يك از بودن ديگري ناراضي نيست و هيچگاه يكي از آنها معشوقش را تنها براي خود نمي خواهد
3- گغت : عشق کشکه ! منم جواب دادم : زندگي هم آشه ؛ بدون کشک بي مزه ميشه
sms  ارسالي از دوست خوبمون : hamsafar_ara
1- در همه عالم گشتم و عاشق نشدم تو چه بودي كه تو را ديدم و ديوانه شدم
2- خیلی مواظب خودت باش يك قلب عاشق با يك احساس بي قرار فقط مي خواد بهت بگه دوست دارم
3- کسي مي تواند در راه عشق بميرد که پيش از آن زندگي در پيش چشم هاي وي مرده باشد.
4- تکيه بر دوست مکن محرم اسرار کسي نيست ما تجربه کرديم کسي يار کسي نيست
sms  ارسالي از دوست خوبمون : toot.ferangi666
آخر يه روز پرينت قلبم رو مي گيرم تا باورت بشه كه با هر نفسم صد بار مي گم دوستت دارم
sms  ارسالي از دوست خوبمون : amo.darbedar
سهم من از شب شايد همان ستارهاي باشد که هميشه پنهان است و يا به قول قاصدکها ستاره من همان است که پيدا نيست
sms  ارسالي از دوست خوبمون : amir_iranmanesh2006
همه ميگن بايد براي رسيدن به عشقش از تموم دنيا بگذره ولي تو كه دنياي مني چطور ازت بگذرم؟
sms  ارسالي از دوست خوبمون : zanyar_andy
مي خواستم روي سينه ام اسم تو را خال کوبي کنم ولي ترسيدم صداي قلبم تو را اذيت کنه
sms  ارسالي از دوست خوبمون : hesambala_com
دلم ميخواد اونقدر کوچيک بشم قد يك پرنده،اونوقت پر بزنم بيام پيش تو!... دلم ميخواد اونقدر بزرگ بشم قد يك نهنگ، اونوقت تو رو بخورم تا هميشه پهلوم باشي!
 
اس ام اس توپ و خفن
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : rabin_hood_0o0
1- اگه خواستي يکي هميشه دوستت داشته باشه . . . اگه ميخواي تنهات نذاره . . بهت وفادار بمونه . . . ازدواج نکن ................ سگ بخر
2- سوال روان شناسي: با جواب دادن به اين سوال ميتوانيد بفهميد افسرده هستيد يا نه! سوال:افسرده هستيد يا نه؟
3- زنگه در خونتونم ! هر کي تو رو بخواد اول بايد منو بزنه !!!!
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : Hossein Mahdi
همیشه عکس همسرت رو بزار تو کیفت که هر وقت مشکلی واست پیش اومد به عکسش نگاه کنی و بدونی که مشکل بزرگتری هم داری
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : mo3ndadashi
چه كسي چه گلي دوست داره؟نجار گل ميخك ، دندانساز گل مينا ، سارق گل شب بو ، چشم پزشك گل مژه ، منجم گل كوكب ، قصاب گل گاو زبان ، روزنامه فروش گل كاغذي ، پارچه فروش گل اطلسي ، مسئول باغ وحش گل ميمون
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : amirkhan_looti
ديدي جواني بر درختي تكيه كرده بزن تو سرش چون جوون بايد رو پا خودش بايستد
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : rmosalla2002
اگه يه روزي بري سفر * بري ز پيشم بي خبر * فقط سوغاتي يادت نره
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : amin_bahalll
1-مي دوني آمار ازدواج در چه حيووني بيشتر است ؟ تو حلزون چون هم خونه دارهم ماشين
2- از یه جوحه تیغی کوچولو می پرسن ارزوت چیه؟ نگاهی معصومانه می کنه می گه: بغلم می کنی؟
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : nice girl
1- الو برج مراقبت؟ اعلام وضعیت اضطراری. اگر قلبتون جا داره اجازه فرود می خوام. جا هست؟
2- تو مثل خورشید هستی. می دونی چرا؟ چون با همون نگا اولت می شد فهمید که از پشت کوه اومدی!
3-عزيزم با من باش و از وجود من به زندگيت گرما و صميميت ببخش و سرماي سخت زندگيت را با اعتماد به من از بين ببر ، << ايران رادياتور
4- اگر می خوای دوستت داشته باشم نقطه ها رو دنبال کن .............. ...............
دیدی کمبود محبت داری؟
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : shahram_ariana7
مجلس تصويب كرده زنهاي بد حجاب رو 30هزار تومن جريمه كنند اگه خواستي زن بگيري يادت باشه اول خلافيش رو بگيري
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : ermia_hash
تو گلي عين گلاي قشنگ قالي...... تو به ظرافت تاروپود فرش هاي ايراني.. ...اصلا تو خودت فرش پاتريسي که يه تخته ات کمه
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : arash_deniro54
1-شيمي نخوندم , ولي مي دونم اگه عشق نباشه ملکول هاي هيدروژن و اکسيژن نمي تونن اينقدر محکم همديگه رو فشار بدن که اشک جفتشون در بياد
2- هر شب برو کنار پنجره تا ستاره ها ببيننت و حسوديشون بشه که...... ماهشون مال منه
3-خبر رسيده که يکي از فرشته هاي خدا گم شده. چند ميدي لوت ندم؟؟
 
اس ام اس هاي خود را به آدرس زير بفرستيد
و يا بصورت پيغام ارسال كنيد
 
ID: nahid_khanomii
 

تريبون آزاد
 
فرستنده: melina_dream@yahoo.com
با سلام و خسته نباشید . من یکی از خوانندگان همیشگی مجله شما هستم . واقعاً مرسی از این همه تنوع در مطالب و انتخاب موضوعات زیبا . امیدوارم روز به روز مجله قدمهای محکم تر و بیشتری به سمت عالی تر شدن بردارد. من یک پیشنهاد داشتم که امیدوارم شما بپذیرید .... این روزها همه به فکر روز 24 بهمن روز ولنتاین هستند ... اما چرا هیچکس یادش نمیاد که ایرانیها شاد و شاداب بودن که روز عشق رو به وجود آوردن ... سپندارمذگان ... روز 29 بهمن ... روز عشق ایرانیان است ... من هم ایرانیم ... مخصوصاً برای اینکه روز عشق خودم رو جشن بگیریم ... در یادآوری این روز به دوستانمون کمک کنید .. با تشکر شمیم
 
 
فرستنده: melina_dream@yahoo.com
سپندار مذگان روز عشق ايرانيان". شايد هنوز دير نشده باشد كه روز عشق را از 24 بهمن (ولنتاين) به 29 بهمن (سپندار مذگان ايرانيان باستان) منتقل كنيم. تاسف بار است که فکر کنيم مرغ همسايه غاز است آيا اهميت روز عشق يا سپندار مذگان از مطالبي چون انتخابات و يا خليج فارس کمتر است؟
 
 
فرستنده: صوفي سياهپوش
مردميا اسپندار مذگان يادتون نره ... يادتون نره ما ايراني هستيم ... همون ايراني که همه دنيا قبولش داره جز خود ايرانيا ... بيا کمک کنيم که خودمون باشيم ... سرفراز با پادشاهي بزرگ ساساني ... با ياد داريوش ... با خاطره ي گذشته ي عظيم و پر از شاديمون
 
 
فرستنده: شهرام واصغر الكترونيكي
روز اسپندرمذگان و والنتاین برهمه عاشقان مبارك
 
 
فرستنده: سارا براي مهدي جون
29 بهمن ماه روز عشق و تولدت مبارک عزيزترين عزيزيم
 
 
فرستنده: اردلان
روز والنتان بر همه عاشغان موبارك سارا دوستت دارم
 ...................
http://groups.yahoo.com/group/rahenarafteh/join
 
فرستنده: mjz110@hotmail.com
ناهید خانم سلام . با تشکر از ایملهای خوبتون
و عرض خسته نباشید. بد نیست سایت
را هم برای محرم معرفی کنید "مقالات خواندنی" خوبی رو سایت گذاشته و مطالب مفیدی دارد . اگر کاری از دست من بر می آید بفرمایید
خوشحال میشوم . با تشکر: علی جهرمی زاده
 
 
فرستنده: fariba_bremen
ناهید جان سلام . روز عشاق بر تو مبارک باد . مراقب خودت باش . مرسی از افلاین های بسیار جالبت . واقعاً لذت می برم . قربونت برم . بای
 
 
فرستنده: alireza_shin2000@yahoo.com
سلام خوب هستید؟ از زحماتی که برای این مجله می کشید ممنونم . راستی میخواستم بدونم اگه ما بخواهیم با این مجله همکاری کنیم باید چیکار کنیم . ارادتمند شما علیرض
ا
 
فرستنده: n p
سلام ناهید خانم . مرسی عزیزم
 
 
فرستنده: یک دوست
سلام ناهید خانمی . خسته نباشید بابت مجله زیباتون ممنون . اگه امکان داره مطلبی هم در مورد ارتباط با آقایون و اینکه چطوری یک خانم می تونه مرد مورد علاقه خود را به سمت خودش جذب کنه بنویسید. با تشکر . خدانگهدار
 
 
فرستنده: ad0nis
عشق كليد شهر قلب است به شرط آن كه قفل دلت هرز نباشد كه با هر كليدي باز شود
 
 
فرستنده: s_majdi61
خيلي جالبه :از سوسک مي ترسيم................از له کردن شخصيت ديگران مثل سوسک نميترسيم از عنکبوت ميترسيم................از اينکه تمام زندگيمون نار عنکبوت ببنده نمي ترسيم. از خوب سرخ نشدن قورمه سبزي ميترسيم................از سرخ شدن ادما از خجالت نميترسيم از سرما خوردگي ميترسيم................از سرخورده کردن دوستامون نميترسيم. از شکستن ليوان ميترسيم................از شکستن دل ادما نميترسيم از اينکه بهمون خيانت کنند ميترسيم................از خيانت کردن به خودمون نميترسيم
 
 
فرستنده: alli_123ali
سلام . من علي هستم . ازت ممنونم که برام مطالب خوبي ميفرستي
 
 
فرستنده: gol sorkh
ايمان و باور داشتن حقايق به تنهايى سبب نجات نيست . آنان كه به نجات خود در سايه ى ايمانِ تنها اميد بسته اند ، اميدشان بى پايه است . عاشق نجات و مشتاق پاداش نبايد به ايمان بدون عمل قناعت كند ، بلكه لازم است ايمان خود را به كارهاى شايسته چون واجبات و ترك محرمّات و خدمت به بندگان حق بيارايد تا زمينه ى جلب رحمت و ـ اگر خداى ناخواسته به گناهى آلوده باشد ـ زمينه ى جلب مغفرت براى او فراهم آيد .
 
 
فرستنده: hashem61
سلام و خسته نباشید . مرسی از این همه ایملهای قشنگ . موفق باشید . هاشم
 
 
فرستنده: karaj_hosein_karaj_0261
ولنتاین ، تهدیدی برای هویت ملی و فردی
سپندار مذ را فراموش کرديد و به جشن بيگانه ي ولنتاين دل خوش کرديد؟
دوست عزيز شمايي که جشن ولنتاين منتصب به والنتينوي رومي را هر ساله جشن مي گيريد، آيا مي دانيد که همين والنتينو سردار رومي يوناني تبار در زمان ساسانيان سه بار به ايران حمله کرد و بسياري از نياکان مارا به خاک و خون کشيد ... دوستان نمي خوام شما را آزرده خاطر کنم ، چند روزي هست به شدت در بستر بيماري هستم. اميدوارم که هر چه سريعتر سلامتي ام رو به دست بيارم و دوباره مثل روزهاي قبل در کنار شما باشم. همچنين آرزو مي کنم که لحظه ايي از حال من رو پيدا نکنيد و هيچ وقت بيمار نشيد. دوستدار هميشگي شما" از تبار پاک آريايي"
 
 
فرستنده: mahbobeh_arabi@yahoo.com
با سلام . امیدوارم که حالتون خوب باشد و تشکر میکنم از زحمات شما . من یک سری عکس در مورد آثار باستانی ایران، مخصوصاً (مناظر طبیعی، اماکن مذهبی، آثار باستانی، ...) . اگر برای شما امکان دارد برایم بفرستید یا لینک های مربوطه را به من معذفی کنید . با تشکر از شما: محبوبه
 
 
فرستنده: mona_negin2005
خدايا! ممنونم که هر زمان که تو را از ياد برده و حضور سبزت را در کنارم فراموش کرده ام با نازل کردن بلايي کوچک مرا متوجه خود ساخته اي تا به ياد آورم که در برابر اراده بي انتهايت هيچ چيز تاب ايستادگي ندارد! خدايا! از اين که مي بينم بزرگي چون تو، همواره مرا زير نظر دارد و هرگز فراموشم نمي کند سخت به خود مي بالم هلن كلر مي گويد:'’ هنگامي كه دري از خوشبختي به روي ما بسته ميشود ، دري ديگر باز مي شود ولي ما اغلب چنان به دربسته چشم مي دوزيم كه درهاي باز را نمي بيني
 
حرفهايي خود را براي تريبون آزاد به آدرس زير بفرستيد
و يا بصورت پيغام ارسال كنيد
ID: nahid_khanomii
 
بار یار
اکنون که در میکده بسته است به رویم
بهتر که غم خویش به خمّار بگویم
من کشته ی آن ساقی و پیمانه ی عشقم
من عاشق دلداده ی آن روی نکویم
پروانه صفت در بر آن شمع بسوزم
مجنونم و در راه جنون بادیه پویم
راز دل غمدیده ی خود را به که گویم
من تشنه ی جام  می  از آن کهنه سبویم
بردار کتاب از برم و جام می  آور
تا آنچه که در جمع کُتب نیست بجویم
از پیچ و خم علم و خرد رخت ببندم
تا بار دهد یار به پیچ و خم مویم
(روح الله)
ليوان آب را زمين بگذار
استادي در شروع كلاس ليوان پر از آبي را آورد و آن را بالا گرفت تا همه ببينند. سپس از شاگردان پرسيد: به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است؟شاگردان جواب دادند 50 گرم استاد گفت: من بدون وزن كردن نمي دانم دقيقا وزنش  چقدر است. اما سؤال من اين است اگر من اين ليوان اب را چند دقيقه همين طور نگه دارم چه اتفاقي مي افتد؟ شاگردان گفتند:هيچ اتفاقي نمي افتد.
استاد پرسيد:خوب اگر يك ساعت همين طور نگه دارم چه اتفاقي مي افتد؟
يكي از شاگردان گفت :دستتان درد مي گيرد. استاد گفت حق با توست. حالا اگر يك روز تمام آن را نگه دارم چه؟ شاگرد ديگري گفت :دستتان بي حس مي شود عضلات به شدت تحت فشار قرار مي گيرند و فلج مي شوند و مطمئناً كارتان به بيمارستان خواهد كشيد و همه شاگردان خنديدند.
استاد گفت خيلي خوب است. ولي آيا در اين مدت وزن ليوان تغيير كرده است؟ شاگردان جواب دادند:نه استاد ادامه داد: پس چه چيزي باعث درد و فشار روي عضلات مي شود؟ شاگردان گيج شدند.
يكي از آنها گفت: ليوان را زمين بگذاريد. استاد گفت: دقيقا مشكلات زندگي هم مثل همين است اگر آنها را چند دقيقه در ذهنتان نگه داريد اشكالي ندارد. اگر مدت طولاني تري به آنها فكر كنيد درد مي كشيد. اگر بيشتر از آن نگه شان داريد فلجتان مي كنند و ديگر قادر به انجام كاري نخواهيد بود.
فكر كردن به مشكلات زندگي مهم است. اما مهم تر آن است كه در پايان هر روز و پيش از خواب آن را زمين بگذاريد وبه اين ترتيب تحت فشار قرار نمي گيريد.
هر روز صبح سر حال و قوي بيدار مي شويد و قادر خواهيد بود از عهده هر مسأله و چالشي كه برايتان پيش مي آيد بر آييد.
دوست من يادت باشد ليوان آب را همين امروز زمين بگذاري. زندگي همين است.
azadeh_j59@yahoo.com
 
گویند : در بنی اسرائیل عابدی بود ، شنید در آن نزدیکی درختی است که مردم آن را می پرستند ! عابد در خشم شد و از بهر خدا و تعصب در دین تبر بر دوش نهاد و رفت که درخت را ببرد ! ابلیس به صورت پیری بر او ظاهر شد و پرسید کجا می روی ؟ گفت : برای بریدن فلان درخت ، ابلیس گفت : برو به کار عبادتت مشغول باش ، تو را چه کار به این کار ؟ عابد سخت بر او آویخت و او را بر زمین زد و بر سینه او بنشست ، ابلیس گفت : دست از من بدار تا تو را سخنی نیکو گویم ، دست از وی بداشت ، ابلیس گفت : این کار ، کار پیغمبران است نه تو ! عابد گفت : من از این کار بازنگردم و دوباره با ابلیس دست به یقه شد و او را به زمین زد . بار سوم ابلیس گفت : تو مردی درویش هستی این کار را به دیگران واگذار ، من روزی دو دینار زیر بالین تو گذارم که هم هزینه خود کنی و هم به دیگر عابدان دهی ، عابد پیش خود گفت : یک دینار آن صدقه دهم و دینار دیگر خود به کار برم و این کار بهتر از درخت برکندن است که مرا بدان نفرموده اند و من پیغمبر نیستم ! دیگر روز دو دینار زیر بالین خود دید و برگرفت ! تا روز سوم که هیچ دیناری بر بالین خود ندید ، تبر برداشت و عازم بریدن درخت شد . ابلیس در راه رسید و به او گفت : ای مرد این کار ، کار تو نیست و باهم در آویختند ، ابلیس او را بر زمین زد و بر سینه او نشست ، عابد پرسید : چه شد که آن دوبار من تو را بر زمین زدم و این بار درماندم ؟ گفت : آن دوبار بهر خدا درآویختی و این بار بهر دینار ! اول برای خدا به اخلاص آمدی و از جهت دین خدا خشم گرفتی ، خداوند تو را نیرومند ساخت ، اکنون بهر طمع خویش آمدی و از بهر دنیا خشم گرفتی و پیرو هوای نفس خود شدی ، لاجرم ناتوان شدی ! از مصطفی (ص) پرسیدند اخلاص چیست ؟ گفت : اینکه گویی : پروردگار من خدای یگانه است ، پس از آن در آنچه مأمور شدی پایمردی کنی
 
دختری با کوله پشتی قرمز پاتوق همیشگی من ، برای خوردن چیزی شبیه ناهار یا به عبارتی عصرانه اینجاست . یک پیتزاکده نسبتا کوچک ، با سقفی نه چندان بلند، یک طبقه ، با کف سرامیکی لیمویی رنگ ، درست به رنگ روکشهای ۴ صندلی دور دو میز دایره ای شکل و رومیزی ها سفید با حاشیه توری نارنجی .راس ساعت ۴ که همیشه اینجا و پشت میز رو به پنجره بازش می نشینم ،‌معمولا مشتری دیگری نیست و من به راحتی لقمه هایم را می جوم ، نوشیدنی ام را سر می کشم و به گفتگوی تلفنی دختری که چند دقیقه بعد از ورودم با کوله پشتی قرمز رنگی ،‌ سر به زیر و با قدمهایی سریع می آید و از باجه تلفن روبروی پیتزاکده شماره میگیرد ،‌گوش می دهم ، روزهای اول ناخواسته و حالا دیگر کنجکاوانه ، برای شنیدن کامل گفته هایش مشکلی ندارم ، هم کوچه خلوت است و هم گوشهای من تیز ، بعلاوه بخاطر حرفه ام ، قدرت لبخوانی ام شنیده هایم را تایید می کند . تماسش که برقرار می شود می گوید : سلام منم فریبا .... ، بنظر ۱۶ ساله است هم سن و سال دوقلوهایم ، شاید هم یکی دوسال بیشتر ، البته مدتی است که چهره اش درهم است و نگران ، آن شادابی روزهای اول را ندارد ،‌خنده های گاه به گاهش هم کوتاه شده اند و کم . مکالمه اش معمولا بین یک ربع تا بیست دقیقه طول می کشد ، گوشی را که می گذارد با عجله و با قدمهایی تندتر و بلندتر از وقت امدنش دور می شود و دقایقی بعد من هم راهی مطبم می شوم .در تمام طول مسیر رسیدن به مطب و خانه ، و حتی لابلای ویزیت بیمارانم به فریبا ، افکار ، ارزوها و زندگی و اینده اش فکر می کنم . گاهی پیش بینی هایم در مورد تصمیم هایی که خواهد گرفت ، درست از آب در می آید و از این حسم به وجد می آیم . این دختر بخش جدایی ناپذیر افکار روزانه ام شده و روز به روز با بحرانی شدن وضعیت زندگیش توجه و نگرانی من هم بیشتر می شود . مادر شدن برای دختری در این سن و سال ، آنهم طی یک رابطه دوستانه و از مردی متاهل ، دردسری بزرگ و باری سنگین است ، به حدی که می تواند به راحتی و به سرعت پیر و شکسته ات کند . با اینکه اینروزها مرد را زیاد نمی بیند اما دوستش دارد ،‌ انقدر زیاد که حاضر است بی انکه کسی بداند ، دور از خانواده اش و در آلونکی حتی ، ثمره عشقش را بزرگ کند ... دخترش سه ماهه است ، اسمش را هم انتخاب کرده ، بی تا ... به ساعتم نگاه می کنم و به ساعت دیواری پیتزاکده ، بیست دقیقه به ۱۷ است و هنوز نیامده ، دلشوره ام به حدی است که لقمه ها از گلویم پایین نمی رود .بلند می شوم و بیرون که می ایم عینک طبی ام را می زنم . صدای قدمهایم سکوت کوچه را می شکند . خوب که نگاه می کنم می بینمش، روی پله خانه ای چند متر مانده به خیابان نشسته ،‌ سر و دستهایش را میان زانوهایش گرفته .بطرفش می روم دستم را که روی شانه اش می گذارم ،‌ هیکل جمع شده اش وا می رود و پیش از انکه سرش با سنگ پله تماسی داشته باشد ،‌ روی زمین می خوابانمش .ضربانش هنوز می زند اما آهسته ...
ساعتی است که بهوش امده ، ولی هذیان می گوید . کلمه هایی گنگ و گاهی اسمی شبیه مهدی از میان لبهای خشکیده اش بیرون می اید .بیتایش هم ،‌ مثل خودش سرسختانه دارد نفس می کشد . حس مادری را دارم که از بهبودی دوباره فرزندش خوشحال است . حالا باید خبردارش کنم و بگویم که در این شرایط درست نیست تنهایش بگذارد. هر چه باشد دارد دوباره پدر می شود.شماره ای را میگیرم که در صفحه پایانی تقویمش دورش خط قرمز کشیده و حرف م کنارش خودنمایی می کند . باید مهدی باشد. بعد از سه بوق ، صدای کلفت و مردانه آشنایی را می شنوم ، یک لحظه حس می کنم حفره دهانی ام دارد از خشکی جمع می شود ، با صدایی خش دار و‌ بریده بریده میپرسم : مهدی یا مهرداد ؟ و گوشی از دستم می افتد ...
 
" کاریکلماتور  (5) "
 
بعضي ها مي خواهند با جراحي بيني ، دروغگويي شان را پنهان كنند .
 
پزشكي قانوني علت مرگش را « افتادن از چشم همه » تشخيص داد .
 
سالها خون دل خورد ، به جرم خون آشامي دستگير شد .
 
مصرف پاك كنم بة علت پاك كردن خط ميخي بالا رفت .
 
وقتي عقلت به جايي نمي رسد ، بايد تاكسي بگيري .
 
فقط ستاره ها از چشمك زدنشان منظوري ندارند .
 
چون دلم دودكش ندارد ماهي دودي نمي خورم .
 
تنهايي در غربت هم ، مرا تنها نمي گذارد .
 
قار قار كلاغ مرا به ياد شكمم مي اندازد.
 
. بعلت پرت شدن از مرحله ، زخمي شدم .
 
زندگي سخت ترين راه خودكشي است .
 
آسانترين كارها شكست خوردن است .
 
حال آدم بي حال را نمي شود گرفت .
 
آدم تميز خيلي آسانتر كثيف مي شود .
 
براي آدم بدهكار فردا بهترين پس انداز است .
 
موقع حركت ، باك بنزين كفشم را پر مي كنم .
 
وقتي ماه را جو مي گيرد ، خسوف مي شود .
 
تصميم به تغيير سرنوشت ، از «حقوق»شماست بشرط آنكه وسط برج پيش خور نكرده باشيد .
 
درست است فقر به همه جا سر مي كشد ، ولي گاهي سرزده داخل مي شود .
 
بعضي ها ، سرشان براي دردسر درد مي كند و بعضي عاشق دردسرند.
 
. بعضي ها ، خودشان داد مي زنند و بعضي قيافه هايشان.
 
.... اكثراَ گم شده اند و بعضي از ياد رفته اند.
 
. شاهزاده ام به عقل دستور داد تا با روياهايم كاري نداشته باشد.
 
. افكارم اجازه ملاقات با شاهزاده را پيدا كرد .
 
مرد روشنفكر در تاريكي شب مطالعه مي كرد .
 
افكارم به جشن تمركز اعصاب رفته اند.
 
افكارم وقتي خواب هستم ، با آرامش فكر مي كنن
 
افكارم براي ديدن نوشته هاي مرد پير وقت قبلي گرفته اند .
 
افكارم دنيال حقايق مرد پير مي گردد
 
هو
آزاده
با آنکه همچون اشک غم بر خاک ره افتاده ام من
با آنکه هر شب ناله ها چون مرغ شب سر داده ام من
در سر ندارم هوسی، چشمی ندارم به کسی، آزاده ام من
با آنکه از بی حاصلی سر در گریبانم چو گل
شادم که از روشندلی پاکیزه دامانم چو گل
خندان لب و خونین جگر مانند جام باده ام ، آزاده ام من
یا رب چو من افتاده ای کو؟
افتاده ی آزاده ای کو؟
تا رفته از جانم برون سودای هستی
آسوده ام آسوده از غوغای هستی
گلبانگ مستی آفرین همچون رهی سر داده ام من
مرغ شباهنگم ولی در دام غم افتاده ام من
خندان لب و خونین جگر مانند جام باده ام ، آزاده ام من
از رهی معیری
 
حواسم کجاست؟
...
دیگر برای تو نمی نویسم
تو را فراموش کردم
هر جا هستی هر جا میری
نفرینت نمی کنم
دیگر برای تو نمی نویسم
تو در اين شعرهم جايي نداري
اصلا با تو کاری ندارم
مي گذارم در خودت بميري
نه از بی من بودنت
از با خودت نبودن
تو دیگه ...  من نیستی
ببخشيد جا گذاشتمت
در ابتداي شعر و در آخر شعر
اما باز هم دارم ازتو مي گويم
حواسم کجاست؟
...
 
 
آلبوم جديد و بسيار زيبای اميد نوری به نام:حالا تو کجايی



001-FereshtehHa 

02-Del Divoone 

03-GHafa 

04-Hala To Kojaei 

05-Nefrin 

06-GHasam


شاد باشيد
 
 





 
براي آگاهي از تعرفه قيمت ها و سافرش کليک کنيد