مسئول نشريه هفتگي  :

 nahid_khanomii@yahoo.com

 نظرات و همكاري شما :

براي ارائه نظرات خود در مورد نشريه هفتگي با آدرس زير در تماس باشيد :

nahid_khanomii@yahoo.com

 
Num:

50

 تبليغات شما در مجلات راه نرفته :

 براي تبليغ و معرفي سايت ، وبلاگ ، محصولات و شركت خود در گروه راه نرفته با ما تماس بگيريد
:

rahe_narafteh@yahoo.com

 
 زيباترين سلام تقديم شما دوستان خوبم
از همکاری و ابراز محبت شما عزیزان بی نهایت سپاسگزارم
و با کمال افتخار پنجاهمین شماره نشریه هفتگی را
به شما دوستداران این نشریه تقیم می کنم
 
از دو بخش جذاب سایت و وبلاگ گروه بازدید کنید :
 
 
نشريات الكترونيكي ویژه  گروه راه نرفته
 
با تشكر: ناهد صادقي – مدير راه نرفته
 
براي ديدن شماره قبلي نشريه هفتگي تيتر زير را كليك كنيد:
مذهبي :: «من كيستم، كجايم و به كجا مى‏روم؟»
 
 
 
يك سؤال بزرگ و جدى، هميشه پيش روى صاحبدلان بوده است، وآن اينكه:
«من كيستم، كجايم و به كجا مى‏روم؟».
و تو، اگر صاحبدلى،
اگر به ژرفاى حيات و هستى انديشيده‏اى،
و اگر از «سطح‏»، به «عمق‏»، راه برده‏اى،
حتما به اين «سؤال بزرگ‏» هم فكر كرده‏اى،
زندگى يك «راه‏» است، و... هر راه، مقصدى دارد كه بايد به آن رسيد.
هيچ انديشيده‏اى كه در پرواز به سوى «هدف خلقت‏»، چه عاملى به تونيرو مى‏بخشد و با كدام بال مى‏توانى به سوى آن «افق روشن‏» پرواز كنى؟و چه چيزى بال پروازت را مى‏شكند؟...
اگر «موانع‏» را نشناسى، چگونه مى‏توانى از آنها عبور كنى؟
اگر «استعداد» و «توان‏» خويش را محاسبه نكنى، با كدام طرح و برنامه‏در «راه معنى‏» گام خواهى نهاد؟
برخى چيزها، حركت تو را شتاب مى‏بخشد، و برخى خصلتها مانع‏حركت مى‏شود.
از عطر «خداجويى‏» تا عفونت «خودخواهى‏» فاصله زيادى است.
انسان نيز در اين ميانه، در گرو يك «انتخاب‏» به اين يا آن مى‏رسد و ازلذت آن يا رنج اين برخوردار مى‏شود.
در يكى «طراوت روح‏» است، در ديگرى «افسردگى جان‏»!
اصلا بيا قدمى در دنياى تو در توى دل و جهان شگفت روح و روان‏بزنيم. «نفس‏» هزار چهره، چه دامهايى كه پيش پاى ما نگسترده است وابليس وسوسه‏گر چه نقشه‏ها كه برايمان نكشيده است.
مى‏دانى «نفس اماره‏» چيست؟
همان كه سر دو راهى «دل‏» و «دين‏»، وسوسه مى‏كند تا خواسته دلت رابر فرموده دين ترجيح دهى،
همان كه به «خوشى امروز» فرا مى‏خواند و... «فرداى نيامده‏» را ازذهنت‏بيرون مى‏كند و اگر بتواند، تو را پاى ديوار «حاشا» مى‏نشاند و به‏كامت زهرابه «ترديد» مى‏ريزد!...
آيا نمى‏خواهى «هجرتى در درون‏» داشته باشى؟
براى «سير آفاق و انفس‏»، گامى ديگر و عصايى ديگر و تن‏پوشى ديگرلازم است.
... آيا مهيايى؟
زيستن در دامن رنجها و پذيرفتن محروميتها، براى رسيدن به‏آسايش و برخوردارى است.
رنج دنيا، راحت آخرت را در پى دارد،
و... محروميت دنيوى، نعمت و رفاه آخرت را، ولى، براى آنان كه آن‏«مرحله‏» را باور داشته باشند و آگاهانه و انتخابگرانه، «نقد دنيا» را فداى‏«آخرت‏» كنند.
وگرنه، كم نيستند كسانى كه رنج دو جهان و عذاب دو سرا را خواهندداشت و محروميت هر دو مرحله را خواهند چشيد: «خسر الدنيا و الآخرة‏».
براى زيستن در دامن رنجها و تحمل ابتلاءات، بايد منطق داشت.قيچى كردن باور از آخرت، مشكلى را حل نمى‏كند و بحران انديشه راافزونتر مى‏سازد.
اين زندگى به جايى بند نيست،
گاهى مثل شكستن ساقه‏اى در طوفان، غرق شدن قايقى در درياى‏مواج، مرگ راه گم كرده‏اى در كوير خشك، پژمردن گلى در دستهاى يك‏كودك، سوختن و دود شدن مشتى زباله، تركيدن يك حباب بر روى آب‏است. گاهى ورق كتاب زندگى، به تعبير «صائب تبريزى‏»، «به نسيم مژه برهم زدنى‏» نابود است.
آنكه زندگى را، نوعى جان‏كندن تدريجى مى‏داند،  اگر خدا را در زندگى‏و عقيده به معاد را براى پس از زندگى نداشته باشد، راست مى‏گويد.
زندگى بدون اعتقاد به خدا و معاد، جهنمى است كه انسان در آن‏مى‏سوزد و زندانى است كه انسان، گرفتار عذاب پيوسته است، و مرگى است‏به نام زندگى.
ولى همه اينگونه نمى‏بينند و نمى‏شناسند.
اقبال لاهورى مى‏گويد:
مذهب زنده‏دلان، خواب پريشانى نيست از همين خاك، جهان دگرى ساختن است
تنها «آخرت گرايى‏» است كه به «حس خلود» كه در نهاد و عمق فطرت‏ماست پاسخ مى‏دهد و معماى حيات و «راز بقا» را براى ما كشف مى‏كند.
نقد انديشان ماده‏گرا و دنياباور، از حل اين معما عاجزند و از «وسعت‏وجود» و «عمق هستى‏» بى خبرند.
وقتى آب بركه‏اى، غير از چهره آشكارش، عمقى هم دارد،
وقتى سطح زمين، غير از اين پوسته، ژرفاى ناپيدايى هم دارد،
و... وقتى گستره خاك و پهنه محيط، تنها همين «پيرامون‏» ما نيست،بلكه افقهاى دور دست‏ترى هم دارد كه با اين چشم، ديدنى نيست، چرا در«مجموعه هستى‏» و «كل آفرينش‏»، چنين نباشد؟
ما هم «جهان غيب‏» داريم، هم «غيب جهان‏».
هستى، تنها همين نيست كه به چشم مى‏بينيم و با حس، ادراك‏مى‏كنيم. آنچه را هم كه مى‏بينيم و حس مى‏كنيم، باز همه حقيقت اشياءنيست. در وراى اين «عالم محسوس‏»، عوالمى وجود دارد، نامرئى ونامحسوس، كه همان غيب جهان است. و در عمق اين «جهان فيزيكى‏»هم حقيقت نابى هست، فراتر از ماده، كه «متا فيزيك‏» نام دارد و «جهان‏غيب‏»!
آن «ناديدنى‏» ها را با چشم و نگاهى ديگر بايد ديد، با «چشم دل‏».
و آن «ناشنيدنى‏» ها را نيز بايد با «گوش جان‏» شنيد.
رسولان الهى، كه پيام آورانى از آن جهان‏اند، آمده‏اند تا چشم و گوش‏بشر را به همين حقايق بگشايند. آمده‏اند تا به «ديد» انسان، هم «وسعت‏»ببخشند، هم «دقت‏»، هم «عمق‏».
فقط پيش پاى خود را نبينيم، كه آفاق گسترده‏ترى هم هست.
فقط سطح و ظاهر را نشناسيم، كه عمق و ژرفايى هم هست.
ازدواج و خانواده
 
 
8 خصيصه آقايون كه خانمها مخفيانه دوست ميدارند
 
 
خیلی سخت است که بتوان بر طبق خصوصیات اخلاقی که جنس مخالف آنها را میپسندد رفتار کرد. معمولاً هنگامیکه زمان قرارهای ملاقات فرا می رسد، خانم ها از هر نظر به خودشان می رسند، اما در مقابل آقایون همان چهره خسته و عرق کرده باشگاه را ترجیح می دهند. نکته مهمی که آقایون نباید هیچ گاه از نظر خود دور کنند این است که خانم ها همیشه آنطور که وانمود می کنند، نیستند و هیچ گاه حقیقت چیزهایی را که دوست دارند در همسر خود ببینند را به زبان نمی آورند. شاید برخی از خانم ها نسبت به بعضی از خصوصیات اخلاقی همسرشان دل خوشی نداشته باشند و همیشه از او ایراد بگیرند و به او غر بزنند؛ اما بد نیست که در این قسمت از برخی خصوصیاتی که می تواند یک خانم را همواره علاقمند به شوهرش نگه دارد نیز چیزهایی بدانیم. شاید خانم ظاهراً از تعدادی از رفتارهای بخصوص آقا رضایت نداشته باشد، اما واقعیت این است که او در باطن خود، از زور خوشحالی در حال انفجار میباشد. تعجب آور است؟!
این مقاله را بخوانید تا ببینید کدامیک از رفتارهای "مردانه" تان حس علاقه همسرتان را بر می انگیزد و برای تغییر آنها مجددا فکر کنید.
 
1-  مرد مردها
هر چند خانم ها ادعا می کنند که از مردهای مرتب و تمیز و شیک پوش خوششان می آید، اما گاهی اوقات اگر با لباس های ورزشی کج و کوله جلوی آنها ظاهر شوید، غذا را بدون رعایت آداب ویژه بخورید، و در کوچه فوتبال بازی کنید، شاید به نظر خانم ها خیلی جذاب تر هم جلوه کنید. او بدش نمی آید که هر چند وقت یکبار برای نجاتش تلاش کنید، و یا اگر از عهده تعمیر برخی وسایل بر می آیید این کار را انجام دهید، و یا حتی با دوستان خود گپ بزنید.
یک خانم با یک آقا قرار نمی گذارد تا بر سر این موضوع که کدامشان کفش ها و یا موهای شیک تری دارند با او به رقابت بپردازد؛ بلکه این تفاوت های موجود میان شما دو نفر است که منجر به اتصال هر چه بیشتر شما به هم می شود. البته نباید فراموش کنید که زمانیکه برای مشاهده تئاتر و یا صرف شام به بیرون می روید، او از شما انتظار دارد که لباسهای مناسب و آراسته ای به تن کنید، اما در عین حال باید در نظر داشته باشید که در بقیه ساعات بیشتر از حس مردانگی شما لذت می برد - هر چند این امکان وجود دارد که هرگز به این موضوع اعتراف نکند- همیشه لازم نیست شیک ترین لباس ها را به تن کنید و درهای مختلف را پیش از او برایش باز کنید، فقط کافی است که آروغ های بعد از نوشیدنی را در زمان مناسب و هنگامیکه با دوستانتان هستید بزنید.
 
2-  نه گفتن
شما باید تصمیماتی که به ذهنتان را می رسد را انجام دهید و بر طبق آنچه عقلتان به شما دستور می دهد، عمل کنید؛ حتی اگر این کار سبب عصبانی شدن خانم شود. آقایون تصور می کنند که دخترخانم ها به دنبال نامزدهایی می گردند که او را بتوانند روی یک انگشت خود بچرخانند و هر چه که می گویند انجام دهد. اگر بخواهید همیشه مطابق آنچه به شما دیکته می شود، عمل کنید، دیری نخواهد گذشت که رابطه تان کسل کننده و ملال آور می شود. خانم ها به دنبال مردی هستند که چیزی برای ارائه کردن در دست داشته باشد و بتواند عقاید و ملاحظات شخصی خود را در بحث ها وارد کند. آنها به دنبال مردی هستند که شخصیت منحصر بفردی داشته باشد. اگر تمام زندگی یک مرد را تنها "همسرش" تشکیل دهد، آنگاه دیگر چیزهای زیادی برای گفتن ندارد و برایش سورپرایزهای زیادی باقی نمی ماند که بتواند در مواقع ضروری آنها را رو کند.
حتی اگر همسر شما از آن دست خانم هایی باشد که دوست دارند قدرت و کنترل خانواده را بدست بگیرند، باز هم بدش نمی آید که گه گاه با شما قدرت آزمایی و جدلی برابر داشته باشد. بنابراین اگر تا به حال تصور می کردید که باید کنترل تمام امور را به دست او بسپارید، بهتر است از این به بعد دست از این كار بردارید؛ به منظور حفظ رابطه و نگه داشتن او حتماً نباید خودتان را به یک خدمتكار خانگی دست آموز تبدیل کنید.
 
3- داشتن رابطه نزدیک
کاملاً روشن است که اگر یک رابطه، تنها به برقراری روابط جنسی محدود شود، طرف مقابل احساس می کند که مورد سوء استفاده قرار می گیرد؛ اما از سوی دیگر باید این امر را نیز در نظر گرفت که يك خانم زمانیکه می بیند شوهرش در مقابل او کنترل خود را از دست میدهد و ابزار علاقه می کند انگار دنیا را به وي داده اند. اگر همسر شما شاغل است و شب هنگام پس از یک روز سخت کاری و سرو کله زدن با ارباب رجوع و همکاران او را در خانه می بینید هیچ چیز جز معاشقه نمی تواند او را خوشحال کند؛ این امر سبب می شود که او خودش را در راس تمام شادی های جهان قرار دهد. اگر او شغل حساس و با ارزشی دارد و در سمت مهمی قرار دارد، بهتر است شما شروع کننده ارتباط باشید. این امر به او اجازه می دهد که با خیال راحت از رابطه خود لذت ببرد.
 
4- مستقل بودن
شاید همیشه خانم ها به این دلیل که همسرشان ادعا می کنند سرشان بیش از اندازه شلوغ است، به آنها توجه کافی مبذول نمی دارند، وقت زیادی را در محل کار خود سپری می کنند و یا با دوست های خود خوش گذرانی می کنند، ناراحت می شوند. باید توجه داشت باشید که اگر می خواهید همسرتان در کنارتان باقی بماند، باید مانند یک پرنسس با او رفتار کنید؛ اما از طرف دیگر، همواره در نظر داشته باشید که اگر سرگرمی، تفریح و کارهای دیگری برای انجام دادن نداشته باشید، ممکن است خانم احساس کند که در حال خفه شدن در رابطه است. همان اندازه که شما در رابطه نیاز به فضا دارید، خانم ها نیز از آزادی خود لذت می برند و شدیداً به آن محتاج هستند. یک مرد مستقل و متکی به نفس در نظر خانم ها از جذابیت بیشتری برخوردار می باشد. یک مرد محتاج و بدون آرزو های بزرگ، برای بیشتر خانم ها هیچ گونه جذابیتی ندارد. بنابراین شما مجاز هستید که با دوستان مختلف خود قرار ملاقات بگذارید و شغل و سرگرمی مخصوص به خودتان را داشته باشید.
 
5- حسود بودن
حسادت یکی از احساسات قوی به شمار می رود. هر چند انسان ها نمی توانند میزان دقیق حسادت خود را کنترل نمایند، اما مقدار کمی حسد، آن هم به طور گاه گاه و اتفاقی، به راحتی می تواند حس جاذبه شما را در نظر او افزایش دهد. اگر شما نسبت به مردهایی که با اوصحبت می کنند، هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهید، او تصور می کند که به هیچ وجه برایش ارزش قائل نیستید، به همین دلیل به دنبال کسی می رود که این خلا را برایش پر کند. اگر او در مورد یک همکار مذکر خیلی صمیمی و یا مربی اش بازخواست نمایید، شاید در ظاهر به شما غر بزند، اما در باطن لبخندی بر لب هایش نقش خواهد بست. توجه: زمانیکه نوبت به حسادت می رسد، مقدار کمی از آن می تواند مثمر ثمر واقع شود، پس در خرج کردن آن به شدت صرفه جویی کنید. از قدرت فوق العاده آن با خبر شوید: او می تواند عاشق مردی شود که نسبت به دارایی های شخصی او حساس بوده و از آنها محافظت کند.
 
6- آسیب پذیری گاه به گاه
هر انسانی دوست دارد که احساس کند دیگران به وجود او نیازمند هستند و از آنجایی که کمتر اتفاق می افتد یک خانم بتواند از شوهر خود محافظت کند، بد نیست که به او اجازه دهید این کار را از طریق روش های دیگر به شما اثبات کند. برای مثال بد نیست که به او اجازه دهید تا به شما گوشزذ کند نیاز به جوراب های بیشتری دارید، یا اینکه همیشه یادتان می رود رخت ها را به خشک شویی ببرید، و برای بستن کروات خود به کمک او احتیاج دارید.
شاید احمقانه به نظر برسد اما گاهی اوقات همین موارد ساده و پیش پا افتاده سبب می شود که او احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند و بیش از پیش جذب شما شود. البته این امر بدان معنا نیست که سعی کنید از او برای خود یک مادر بسازید - هر چند او از این کار بدش نمی آید - اما این امر شاید جزء آخرین چیزهایی باشد که او انتظارش را از شما دارد؛ فقط زمانیکه نیاز به کمک داشتید و احساس می کردید که او می تواند به شما کمک کند، از او درخواست همکاری کنید. با این کار بدون شک به او احساس  قدرت، سودمند واقع شدن، و مهم بودن دست خواهد داد. اغلب مردها تصور می کنند که برای کشاندن خانم ها به سمت خود باید از خودشان یک قهرمان دست نیافتنی بسازند، اما این امر صحت ندارد. مقداری نیازمندی و کمک خواستن سبب می شود که شما در نظر او تا حدی آسیب پذیر جلوه کنید، و در چنین موقعیتی تمام خانم ها حاضر ایستاده اند تا به داخل رابطه شما آمده و به شما کمک کنند.
 
7- پنهان کردن احساسات
شاید او همیشه اعتراض می کند که چرا نباید بداند که شما در حال فکر کردن به چه موضوعی هستید. شاید دوست داشته باشد بداند که در طول روز و در محل کار برای ما چه اتفاقاتی رخ داده، شاید همیشه از شما بخواهد تا در مورد همه چیز با او صحبت کنید، و به اصطلاح سفره دلتان را برای او باز کنید تا بتواند به عمیق ترین نقطه از احساساتتان دسترسی پیدا کند.  شما می دانید که خانم ها با دوست های دختر در مورد جزییات تمام مسائل به خصوص در مورد نگرانی های خود، صحبت می کنند. به همین دلیل اگر بخواهید تمام احساست خود را در مقابل او بازگو کنید، خیلی راحت می تواند به شما نمره دهد.
در برخی مواقع اگر کمی از او دوری کنید و خود را کمی اسرار آمیز جلوه دهید، او علاقه بیشتری به شما پیدا خواهد کرد. نکته جالب اینجاست که خودش به شخصه برای پیدا کردن حقیقت تلاش می کند. خانم ها لذت می برند تا بدون اینکه شما به آنها چیزی بگویید، خودشان بتوانند از اسرار شما سر در بیاورند. شاید آنقدرها هم که شما تصور می کنید از این کار متنفر نباشد.
 
8- سرتاپای او را وارسی کنید
خانم ها به اندازه آقایون دوست دارند که دیگران آنها را به خاطر توانایی های ذهنی و عملی شان تحسین کنند، و زمانیکه کاری را درست انجام دادند مورد تشویق قرار بگیرند؛ آنها در چنین حالتی انتظار ترفیع رتبه و تشویقی نیز دارند. اگر یک خانم با حالت جذابی صحبت ميكند دلش می خواهد مورد توجه قرار بگیرد. البته این امر به شرایط و کسانیکه به او توجه می کنند هم بستگی دارد.
اما زمانیکه نوبت به مردی می رسد که خانم دوستش می دارد، با کمال میل به او اجازه می دهد که کلیه متعلقاتش را چک کند.  خانم ها هم مانند آقایون از تعریف و تمجید لذت می برند. اگر به او توجه کنید او واقعا خوشحال می شود و این خوشحالی شما را به هر کجا که بخواهید خواهد رساند.
 
همیشه بهترین رفتارهایتان را رو نکنید
هر چند خانم ها در بیشتر موارد، زمانی که غر زدن هایشان را شروع می کنند کاملاً جدی هستند، (به ویژه زمانیکه آشغال غذاهای خود را روی میز بگذارید و یا جوراب هایتان را برندارید) اما باید این امر را هم در نظر داشته باشید که اگر بخواهید همیشه با او موفقت کنید و مطابق خواسته هایش رفتار کنید، او دلش برای خود واقعی شما تنگ خواهد شد.
این دست رفتارها به دو قسمت تقسیم می شوند: آنهایی که خود واقعی شما را نمایان می سازند و آن دسته ای که شما را به او نشان می دهند. از آنجایی که ما کاملاً واقف هستیم که خانم ها نیازمند توجه هستند و همین توجه باعث جذب خانمها به آقایون می شود، این احتمال وجود دارد که برخی رفتارهای منحصر بفرد شما باعث شود تا گل لبخند را بر روی لب های او بنشاند و در وجود او جذابیت بیشتری نسبت به شما ایجاد نماید. بنابراین هیچ گاه نباید به ظاهر صحبت های او توجه کنید؛ در بیشتر مواقع او شما را فقط به خاطر وجود خودتان دوست می دارد.
 
 پيشنهاد مقاله توسط: اعضای گروه راه نرفته
مقاله  پیشنهاد  دهید: nahid_khanomii@yahoo.com
سرويس خبري ميعادگاه
   مطالب قبلی
 
Thursday, December 07
·
·
Wednesday, December 06
·
·
Tuesday, December 05
·
·
·
·
·
·
·
·
Monday, December 04
·
·
·
Sunday, December 03
·
·
·
·
·
 
براي بازديد از بخش خبري جديد به سايت مراجعه كنيد:
 
 
 
دانلود سریالهای تلویزیون و فیلمهای سینمایی
 
سريال باغ مظفر



بروی عکس سریال مورد نظر کلیک کنید

سريال زير تيغ تا 7 سريال روز رفتن تا 30 
سريال پرواز در حباب تا 5
 
 
  
 
شام عروسي (كيفيت عالي) كافه ستاره
 زن بدلي (كيفيت عالي(
 
بروی عکس سریال مورد نظر کلیک کنید
 
  
اس ام اس عاشقانه ، توپ و خفن
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : m_bagerzadeh
1. به کودکي گفتند : عشق چيست؟ گفت : بازي// به نوجواني گفتند : عشق چيست؟ گفت : رفيق بازي// به جواني گفتند : عشق چيست؟ گفت : پول و ثروت// به پيرمردي گفتند : عشق چيست؟ گفت :عمر// به عاشقي گفتند : عشق چيست؟ چيزي نگفت.آهي کشيد و سخت گريست
2.  اگه يه وقت زنبوري اومد روت نشست اصلا نترس؟ چون من ادرس بهترين گل دنيا رو بهش دادم
sms  ارسالي از دوست خوبمون : emiliano_58
1. باخود عهد کردم بستم بار ديگر که تورا ديدم بگو يم از تو دلگيرم ولي باز تورو ديدم و گفتم بي تو مميرم
2. گر عاشقانه مردن را بلد نيستيم لااقل عاشقانه زند گي کنيم
3.  بهش گفتم منو چقدر دوست داري؟ گفت انداز جوهر خودکارم. گفتم خيلي نامرديه. آخه جوهر خودکارت يک روز تموم ميشه! يه خندي زد گفت :خو دکارم اصلا جوهر نداره
sms  ارسالي از دوست خوبمون : amir_h125
1.  براي من بزرگترين دروغ دنيا خنده هاي تو بود اما حالا که نيستي دلم براي بزرگترين دروغ دنيا هم تنگ شده
sms  ارسالي از دوست خوبمون : afsharcc1384
1. یک نصیحت عاشقانه همیشه با حس شنوایی خود صدای عشق را گوش کن. همیشه با حس چشایی خود طعم عشق را مزه کن. همیشه با حس بویایی خود جامه ی عشق را بو کن. همیشه با حس بینایی خود رنگ عشق را نظاره کن. همیشه با حس لامسه خود دستان عشق را لمس کن
2. به چشمي اعتماد کن که به جاي صورت به سيرت تو مي نگرد ، به دلي دل بسپار که جاي خالي برايت داشته باشد و دستي را بپذير که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است .
3.  همیشه عکس همسرت رو بزار تو کیفت که هر وقت مشکلی واست پیش اومد به عکسش نگاه کنی و بدونی که مشکل بزرگتری هم داری
4.  هیچ وقت عشق و محبت رو گدایی نکن!!!!!!!!!! چون هیچ آدمی حاضر نیست چیز با ارزشی به یه گدا بده!
5. ميدوني فرق تو با راه چيه؟؟؟............................................................. راه رو بايد بري تا به آخرش برسي اما تو خودت آخرشيييييي
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : nazi_khoshgeli_fi_gorgani
1. تو که رو قلبم خط میکشیدی منو گفتی به صد تا دنیا نمدی نفهمیدی تو این اشفته بازار چی شد که از دل تنگم بریدی...
2. تو را به اندازه تمام انگشتان دستم دوست دارم ، ارادتمند شما مار
sms  ارسالي از دوست خوبمون : (¯`•.¸¸.-»(ashgh) «-.¸¸.•´¯)
1.  جفد عرق خورده اي تو كوچه فريادميزنه زير ديوار بلندي يك نفر جون ميكنه
2.  كی برات قصه ميگه شبا كه خوابت نميره كيه كه پا به پات مياد وقتي كه بارون ميگيره
3.  از شمع سه چیز آموختم:ایستاده بمیرم بی صدا بمیرم به پای دوست بمیرم
4.  ميدوني سخت ترين روز چه روزيه ؟؟؟ روزي که قلبهايي که در کنار هم براي هم مي تپيدن از هم جدا بشن .دلهايي که محرم هم بودن محرم دل کس ديگري بشن
6. وقتي زندگي صد دليل براي گريه کردن به تو مي دهد تو هزار دليل براي خنديدن به او نشان بده
7.  میخ قلبت لاستیک قلبمو سوراخ کرده. باور نداری پیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسست
 
اس ام اس توپ و خفن
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : homabana
1. يه روز به يه تركه ميگن يه موجود نام ببر ميگه يخ . ميگن يخ كه موجود نيست ميگه والا ما كه از تبريز ميومديم تو جاده نوشته بود يخ موجود است
2. با اشتياق اولين دانه ي برف،به تحمل اخرين برگ پاييز،به گرماي تن خورشيد،به زيبايي اسمان شب غم سر كاري ي ي
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : amin_bahalll
1. امروز سالگرد تولد جواد یساری است...این اس ام اس رو برا هر کس که فکر میکنی مثل خودت خیلی جواد بفرست!!!
2. مي دوني يه دختر خوشگلي که لباس خواب پوشيده چي مي گن؟...........................نمي دوني؟.................واقعا نمي دوني؟......................عجب منگولي هستي....................مي گن شب يه خير
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : m_bagerzadeh
1. به یکی می گن با اسم قباد یه جمله بساز. می گه: بزن بریم بسرعت برق و باد
 
 
sms  ارسالي از دوست خوبمون : zemzeme_jooibar
 
1. یه يارو میگن اگر آب نبود چی میشد :گفت اگر آب نبود ما شنا یاد نمیگرفتیم در نتیجه غرق میشدیم
2. يارو  پلیس رو میکشه زنگ می زنه110 میگه میبینم که شدید 109!!
3. به پشه ميگن چرا زمستونا پيدات نيست ميگه نيست تابستون خيلي رفتارتون خوبه... زمستونم بيام
 
اس ام اس هاي خود را به آدرس زير بفرستيد
و يا بصورت پيغام ارسال كنيد
 
ID: nahid_khanomii
 

تريبون آزاد
 
 
 فرستنده: ramoon_babazadeh@yahoo.com
ممنون ومتشکرم بهترين سايتي هست که من باهاش اشنا شدم
 
       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
 
فرستنده:: abozar fotohitt
 سلام و خسته نباشيد خدمت شما دوست و همكار گرامي منمن از شما ممنونم كه هميشه و همه وقت برام ايميلاتونو ميفرستيد ممنونت سيامك
 
       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
 
فرستنده:: peyman khosravi
ممنونم ناهيد خانمي
 
       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
 
khodamyangolam@yahoo.comفرستنده:
!!هي فلاني
زندگي شايد همين باشد
يك فريب ساده كوچك
آنهم از دست عزيزي
كه تو دنيا را جز براي او وجز با او نمي خواهي
 
      =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-= 
 
فرستنده: farid_kheiri
زندگي مثل يک پيانو هست ....کلاويه هاي سفيد نشان دهنده خوشي ها و کلاويه هاي سياه نشانگر غم هاي ماست. ....ولي تنها شما زماني که هم سفيد و هم سياه را بنوازيد ...مي توانيد آهنگ زندگي را بشنويد...
 
      =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
 
فرستنده:sadegh_boy2005
پسرا ژل مي زنن به اون موهاشون....... عينک مي زنن به اون چشاشون ... اِوا خاک بر سراشون... ريمل مي زنن به اون چشاشون ... ماتيک مي مالن به اون لباشون اِوا خاک بر سراشون ... کروات مي زنن اون خوشکلاشون... واسه دوست دختراشون ...اِوا خاک بر سراشون ... کلاسور مي زارن زير بغلاشون ... يک کت مي پوشن قد باباشون... يه جفت کفش مي پوشن هرت براشون ... يکم ريش مي زارن نوک چونه هاشون ... پرفوسور مي شن جون ننه هاشون ... اِوا خاک بر سراشون... آدم مي ميره براشون... ا

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : دعا
عشق من دوستت دارم

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : پيمان Kashani59
سلام كسي از بچه هاي تهرون شهاب اناري رو ميشناسه؟؟؟ kashani59 

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : عاشق بهار
موقعي كه خدا پنجره ء بهشت باز كرد منو ديد و ازم پرسيد: امروز چه آرزويي داري؟ گفتم: خدايا، هميشه مراقب اونيكه دلم كرد به نامش باش...

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : محمد از علي اباد كتول
حاني مي ميرم برات

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : ميترا
محمد سعيد من دلم تنگ شده

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : بهناز
مهرداد جون خيلي دوستت دارم.

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : ايدا فقط براي مصطفي
مصطفي جونم با اينكه ميدونم هيچ وقت نه اينو مي خوني و نه باور داري ولي عاشقانه دوستت دارم.

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : مرتضي

سلام به همه مردماني هاي عزيز

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : سمانه متاهل
آقايه نسبتن محترم تو تا حالا چند تا خواستگاراتو رد کردي که مي خواي تجربتو در اختياره اون خانوم بذاري يا نکنه مشاوري خجالت بکش اشتباه گرفتي اينجا خيابون نيست ولي مثله خيابون هزارتا چشم دارن نگات مي کنن خودتي!

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : پريسا
پويان جونم با اينكه هر روز در كنار هم هستيم ولي اين پيام ها يك حال ديگه اي داره. همسر عزيزم من در تمام مراحل زندگي در كنار تو هستم. لطفاً وقتي مي ريم خونمونو تميز كنيم هي به من نگو كه تو كاري نكن خسته ميشي من دوست دارم مثل تو، اندازه تو كار كنم تا تو هم خسته نشي، باشه... دوستت دارم.
 
      =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
 
فرستنده : شيوا عابديني
مجيد عزيزم اندازه تمام دنيا دوستت دارم .

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : از داريوش به مرجان
مهربونم مرجان :نميدوني كه چقدر از برگشتنت خوشحالم .خدا هرگز تورو از من نگيره .چون تو همه وجودمي ومن بي تو هيچم .اونكه هميشه به ياد توست :داريوش دلتنگ تو

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : آريانا
زندگي مسابقه نيست زندگي يك سفراست و تو آن مسافر باش كه در هر كامش ترنم خوش لحظه ها جاريست

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : ايدا فقط براي مصطفي
مصطفي جونم هميشه دوستت دارم هميشه به يادتم هميشه به فكرتم ولي تو هيچ وقت نمي فهمي چون اينارو نمي خوني ولي لحظه به لحظه زندگيم به ياد تو و با ياد تو ميگذره هنوز هم با اهنگ هاي قميشي به ياد خاطراتمون گريه ميكنم .دوستت دارم تنها عشق زندگيم
 
     =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
 
فرستنده : علم غلام
همسر عزيزم 25آذر تولدت مبارک.

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : زهره
مهدي عزيزم ديوانه وار دوستت دارم واز خدا ميخوام كمكمون كنه هر چه زودتر مراسم عروسي مونو برگزار كنيم وزندگي مشتركمون آغاز كنيم

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : نيوشا
يکي به من بگه چطوري مي تونم يه چيزي رو از خدا بخوام که بهم بده؟؟؟

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : morteza2*3=6

سرور جون دوست دارم از صميم قلب ميگم. 2*3=6اينو يادت نره

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : مهدي/الويس پريسلي
اگه نتونستي گناه كسي رو ببخشي,از بزرگي گناه اون نيست از كوچكي قلب توست.

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : مهدي/الويس پريسلي
فرقي نمي كنه گودال ابي كوچك باشي يا دريايي بيكران.....زلال كه باشي اسمان در توست.

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : يه دوست
سلام بجه ها من الان صبح زود سر كار هستم خيلي خوابم مياد

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : حميد فاطمه
دوست دارم تو هر نفس ، مي خوامت تو هر نفس ، مي پرستمت فاطمه جونم

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : ساغر
سلام حسامم همسر خوبم .بعضي وقتها كاري مي كني كه ازت دلگير شم . ولي بازم دوست دارم .

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : صدف از بلژيک
فاصله تابش خود را بر ديگران تنظيم کن" خداوند خورشيد " را در جايي نهاد که گرم کند ولي نسوزاند
 
       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
 
فرستنده : تنها
سلام به همه شما ازتون خواهش ميكنم تو اين ماه عزيز من حقير رو دعا كنيد خيلي به دعا محتاجم خيلي اميدوارم به بركت دعاهاى شما مشكلاتم حل بشه ازتون ممنونم

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : ايدا
سلام بچه ها اميدوارم همتون خوب باشيد . واسه عشقم دعا كنيد كه هميشه موفق باشه دلم براش شور ميزنه 2 ساله كه نديدمش ولي با تمام وجود دوسش دارم .

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : محمد
معصومه دوست دارام

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : ديان
بگو گفتم يا نه گفتم بگو حالا يا دگار من از عشق تو مشتي اشک و آه چرا آخه بي احساس چند بار بايد بگذرم تاکي بگو تا کي تو که منو نمي خواي چرا دست از سر من برنمي داري منکه گفته بودم دوست دارم بدونه تو ميميرم بزار با دست خودم بميرم يا با خيانت هاي تو تقديم به صادق
 
       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : الهام

سلام از همتون مي خواهم که براي من و پژمان دعا کنند من خيلي به دعاهاتون احتياج دارم...

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : کيان
امروز فهميدم درد خيانت بدترين درده بيايم به همديگه خيانت نکنيم ما خيانت نکنيم به اميد اينکه به ما خيانت نکنند تازه فهميدم که رضا صادقي چي ميگه!!!! ببخشيد وقتتون گرفتم.

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : صبا
سلام به همه دوستان خوب و عزيز

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : مهدي
هميشه از اينکه آدم صبوري بودم ضرر کردم مثل اين دفعه که هر چي پيغام ميذارم اونو پخش نميکنين

       =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

فرستنده : رقيه
سلام به بهترين همسر دنيا عابدمهربانم دوستت دارم
 
حرفهايي خود را براي تريبون آزاد به آدرس زير بفرستيد
و يا بصورت پيغام ارسال كنيد

ID: nahid_khanomii
 
به نام خدای دوستی ها
سلام به تو دوست عزیز خودم
ساعت رفتن به باد
در سوت و کور ریل زمان ایستاده ام
تاریک و روشن از هیجان ایستاده ام
در گرگ و میش مبهم تردید، تا هنوز
بین یقین و شک و گمان ایستاده ام
در امتداد قول و قرار همیشگی
پای همان«همیشه بمان» ایستاده ام
من گردباد حادثه خیزم هنوز هم
هر چند دیگر از دَوَران ایستاده ام
رفتید و ابرها همه گرد آمدند و بعد
باران گرفت و ... من پس از آن ایستاده ام
در شعله های داغ ترن های گم شده
در انتظار همسفران ایستاده ام
در انتظار سبز شدن های بعد از این
پشت چراغ قرمزتان ایستاده ام
من در کنار سایه ی خود، دست بر عصا
تنهاتر از خدای جهان ایستاده ام
وقت غروب و ساعت رفتن به باد شد
اما هنوز من نگران ایستاده ام
وه چه نیروی شگفت انگیزی است
دست هایی که به هم پیوسته است
به یقین هر که به هر جای، در آید از پای، دست هایش بسته است.
پروردگارا!
در التهاب دیدن تو و در حسرت بوسه ی نگاهت، فصل جانم موسم خزان است و باران اشک و به شوق پایان این پاییز، صبوری و انتظار را از تو خواهانم.
انتظار روئیدن نرگس در کویرستان وجودم و شیدایی لحظه های ظهور«اباصالح».
(بار الها! ترا به این شب عزیز و به جان مهدی موعودت قسم میدم که آنچه خودت مصلحت میدانی عطایمان فرمایی ودوستانمان را سعادتمند و موفق گردانی و زندگی پربار و توأم با آرامش عطا نمایی.)
خدايا آبروي من را به توانگري نگه دار
و شخصيت من را با تنگدستي از بين مبر
تا مبادا از روزي خواران تو روزي بخواهم
و از آفريده هاي بد کردار طلب مهرباني کنم
و در حالتي قرار گيرم
که به تعريف و تمجيد کسي که به من چيزي داده بپردازم
و از کسي که مرا از امکاناتي منع کرده است بدگويي کنم
ممنون که به دوستانه ها میای
http://irjahrom.blogfa.com/
دعام کن
 
از یه نویسنده ای که خودم تا دیروز نمیشنا ختمش (که این بر میگرده به کوتاهی خودم)مطالب قشنگی دارم ولی اول یه بیو گرافی مختصر که از داخل یکی از کتاباشه می نویسم.کتاب "نام تو به هر زبان" اثر تی.ال.واسوانی:


تانوارداس لیلا رام واسوانی را از سر عشق و احترام ، داداجی به معنای برادر بزرگتر می خواندند . به راستی که او برادر مهربان تمامی خلقت بود . سادو واسوانی در 25 ماه نوامبر 1879 در حیدر آباد سند متولد شد . در کودکی دانش آموزی تیز هوش بود و پس از پایان تحصیلات دانشگاهی در دانشگاه کلکته به دریافت درجه دکترا نائل شد.داداجی نقش مهمی در رفع آشفتگی های بومی بنگال ایفا کرد همچنین هنگامی که ماهاتما گاندی جنبش خود را آغاز کرداز نخستین حامیان این جنبش بود.تی.ال.واسوانی در سال 1933 جنبش"میرا در آموزش" را بنیان نهاد که امروز دفتر مرکزی آن در شهر پونا قرار دارد هدف این مرکز تعلیم ارزضهای حقیقی و جاری ساختن آنها در زتدگی امروزی ست.داداجی سراسر هند را می پیمود تا در شهرها و روستاها به نیازهای جسم گرسنهو روح قحطی زده مردمان رسیدگی کند و به پیروان راستین خود نیز رهنمون می شد : "خدا در معابد محبوس نیست خدا در گوشه ای دور و منزوی حضور ندارد ، خدا را در ستیز های دشوار زندگی در اشک ها و اندوه خواهید یافت خدا را در شادی برخاسته از شاد کردن دیگران خواهیدیافت"
 

 
آن کس که معبود را
حتی در یک نفس زندگی
از یاد نمی برد
و نام او را در دل گرامی می ارد
بی تردید متبرک است.
*****
خواست خدا برای عاشق حقیقی دلنشین است
نام خدا حامی زندگی اوست
خواندن نامش سرور بخش است
چنین وازسته ای در دشمن و دوست
نور آن یگانه را می یند
و کسی را جز خدا نمی شناسد
*****
خدایا
به گناه آلوده ام
وتو پاک و مطهر هستی
خدایا
تشنه رحمت توام
تا از ذریای خطاهایم عبور کنم
خدایا
بخشایش تو بی کران است
این خطا کار را از خاطر مبر.

یا علی (عاطفه)
 
کوتاه از دنياي نانو

تحقيقات نشان مي دهد که فروش محصولات ساخته شده با کمک علم نانو تا سال 2014 م ، به بيش از 2/6 تريليون دلار خواهد رسيد
    ***
يک شرکت مالزيايي ، نوعي کارت نانويي ساخته است که دردهاي سر و کمر را تسکين مي دهد ، بد خوابي را از بين مي برد و موجب شادابي مي شود
    ***
شرکت ژاپني نانو ذره اي ساخته است که مي تواند گرده ها را بپوشاند و از بروز حساسيت هاي فصلي جلوگيري کند
   
 ***
طبق آمارها در انگليس ، حدود سه هزار نفر تا سال 2006 مي توانند در رشته هاي مربوط به نانو ذرات ، در آزمايشگاه ها و کارگاه ها مشغول به کار شوند
    ***
تيمي متشکل از دانشمندان آلماني و سو ئدي محاسبه کرده اند که نيروهاي نانويي باعث مي شوند ، عنکبوت ها بتوانند باري به اندازه ي 170 برابر وزن خود را حمل کنند

دوستدار شما چشم سیاه  cheshmsia_20000
 
زندگي جز رنج و مهنت بيش نيست
تا بخود آئي رهي در پيش نيست
از رسيدن تا به رفتن يك دم است
وقت رفتن جز غم و تشويش نيست
چونكه تنها آمدي تنها روي
همره تو آشنا و خويش نيست
رهگذاره زندگي كوته بود
احتياج بر آذين بنديش نيست
غرق در چنگال اين دنيا مشو
چونكه بي رحم است و خير انديش نيست
آفتاب هر كه بر بامش رسد
صبح فردائي دگر در پيش نيست
گر زند گرگ اجل بر گله اي
فرصتي بهر فرار ميش نيست
بر مزارت ميكشند خنجر بهم
اين نزا بر گور يك درويش نيست
 
اگر بخواهيم ميتوانيم

دكتر ها به من گفتند كه هيچ گاه راه نمي روم، اما مادرم گفت كه من راه مي روم و من حرف مادرم را باور كردم.
بگذاريد داستان دختر كوچكي را برايتان بگويم كه در يك كلبه محقر دور از شهر در يك خانواده فقير به دنيا آمده بود. زايمان، زودتر از زمان مقرر انجام شده بود و او نوزاد زودرس، ضعيف و شكننده اي بود. همه شك داشتند كه زنده بماند.
وقتي 4 ساله شد بيماري ذات الريه و مخملك را با هم گرفت، تركيب خطرناكي كه پاي چپ او را از كار انداخت و فلج كرد. اما او خوش شانس بود چون مادري داشت كه او را تشويق و دلگرم مي كرد. مادرش به او گفت: «علي رغم مشكلي كه در پايت داري با زندگي ات هر كاري كه بخواهي مي تواني بكني، تنها چيزي كه احتياج داري ايمان، مداومت در كار، جرات و يك روح سرسخت و مقاوم است
بدين ترتيب در 9 سالگي دختر كوچولو بست هاي آهني پايش را كنار گذالشت و بر خلاف آنچه دكتر ها مي گفتند كه هيچ گاه به طور طبيعي راه نمي رود، راه رفت و 4 سال طول كشيد تا قدم هاي منظم و بلندي را برداشت و اين يك معجزه بود. او يك آرزوي باور نكردني داشت، آرزو داشت بزرگ ترين دونده زن جهان شود اما با پاهايي مثل پاهاي او اين آرزو چه معنايي مي توانست داشته باشد؟
در 13 سالگي در يك مسابقه دو شركت كرد و در تمام مسابقات، آخرين نفر بود. همه به اصرار به او مي گفتند كه اين كار را كنار بگذارد، اما روزي فرا رسيد كه او قهرمان مسابقه شد.
از آن زمان به بعد ويلما در هر مسابقه اي شركت كرد و برنده شد.
در سال 1960 او به بازي هاي المپيك راه يافت، و آنجا در برابر اولين دونده زن دنيا يك دختر آلماني قرار گرفت و تا بحال كسي نتوانسته بود او را شكست دهد. اما ويلما پيروز شد و در دو 100 متر، 200 متر، و دو امدادي 400 متر، 3 مدال المپيك گرفت.
آن روز او اولين زني بود كه توانست در يك دوره المپيك 3 مدال طلا كسب كند، در حالي كه گفته بودند او هيچ وقت نمي تواند دوباره راه برود.  
 
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب ديد که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چيز جمع و جور شده. يک پاکت هم به روي بالش گذاشته شده و روش نوشته بود : پدر !!
با بدترين پيش داوري هاي ذهني پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزيزم، با اندوه و افسوس فراوان برايت مي نويسم. من مجبور بودم با دوست دختر جديدم فرار کنم، چون مي خواستم جلوي يک رويارويي با مادر و تو رو بگيرم. من احساسات واقعي رو با Stacy پيدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما مي دونستم که تو اون رو نخواهي پذيرفت، به خاطر تيزبيني هاش، خالکوبي هاش ، لباسهاي تنگ موتور سواريش و به خاطر اينکه سنش از من خيلي بيشتره. اما فقط احساسات نيست، پدر. اون حامله است.
Stacy به من گفت ما مي تونيم شاد و خوشبخت بشيم. اون يک تريلي توي جنگل داره و کُلي هيزم براي تمام زمستون. ما يک رؤياي مشترک داريم براي داشتن تعداد زيادي بچه . Stacy چشمان من رو به روي حقيقت باز کرد که ماريجوانا واقعاً به کسي صدمه نمي زنه. ما اون رو براي خودمون مي کاريم، و براي تجارت با کمک آدماي ديگه اي که توي مزرعه هستن، براي تمام کوکائينها و اکستازيهايي که مي خوايم.
در ضمن، دعا مي کنيم که علم بتونه درماني براي ايدز پيدا کنه، و Stacy بهتر بشه. اون لياقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و مي دونم چطور از خودم مراقبت کنم. يک روز، مطمئنم که براي ديدارتون بر مي گرديم، اونوقت تو مي توني نوه هاي زيادت رو ببيني.
با عشق،پسرت،John

پاورقي :
پدر، هيچ کدوم از جريانات بالا واقعي نيست، من بالا هستم تو خونه Tommy.
فقط مي خواستم بهت يادآوري کنم که در دنيا چيزهاي بدتري هم نسبت به کارنامه مدرسه که روي ميزمه وجود داره!!!
دوسِت دارم! هروقت براي اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن .
 
 
تصويري كه در بالا مشاهده مي كنيد متعلق به آنتوني پرودو مي باشد . او كه هم اكنون در 78 سالگي در يكي از محله هاي ايالت كاليفرنيا در خانه اي نسبتا بزرگ زندگي مي كند و بازنشسته مجله ي سورند اويك مي باشد ادعا مي كند در دوران جواني در واقع نوعي خون آشام بوده است .
در محاسبه اي كه ماهنامه ي دورتا با وي انجام داد او گفت : از دوران بلوغ به بعد احساس كردم از خون خوشم مي آيد اوايل آب تمشك يا ميوه هاي شبيه به آن را مي گرفتم و با حس اينكه خون است آن را مي خوردم با تشريفات خاصي . مثلا جلوي آينه مي ايستادم در اتاقم كه تاريك بود و تنها شمعي روشن مي كردم كه رنگ محتويات ليوان و چهره ام را نشان دهد و از اين كار لذت مي بردم .
بعدها يعني بين سنين 19 تا 21 سالگي از خون گنجشكها مي خوردم . آنها را شكار مي كردم يا از پرنده فروشي مي خريدم و پس از بريدن گلوي آنها خونشان را مي نوشيدم . كسي خبر نداشت ولي من از اين كار لذت فراوان ميبردم .
بعدها با سوزن انگشتانم را سوراخ مي كردم و خون خودرا مي خوردم كمي بعد با يكي از دوستان صميمي ام كه متوجه حال عجيب من شده بود در ميان گذاشتم و خواستم كمي از خون خود را به من بدهد او اين كار را كرد و مقدار خيلي كمي از خون خودش را در ظرفي بمن داد و گفت بيشتر از آن ديگر غيرمنطقي است و نمي تواند كمكم كند .
ولي از همان سالها تا نزديك 34 سالگي به خوردن خون پرندگان و خودم مي پرداختم و علاقه ام كم نشده بود البته نمي دانم چرا و لي چهره ام تغيير كرده بود . زير چشمانم گود بود و دهان و زبانم سرخ بود كمي عجيب بود . د ر آن سال ازدواج كردم و بخاطر همسرم مجبور شدم ديگر خون نخورم چون مرا مي ديد و شايد جدا ميشد . 3 فرزند هم دارم كه ظاهرا هيچ كدام علاقه اي به خون ندارند . آنها در حال حاضر فرزنداني هم دارند و گاهي نوه هايم را مي بينم .
حالا پس از 44 سال بيشتر شبيه خون آشامان شدم در حاليكه 44 سال است ديگر خون نخورده ام . بعضي كودكان از من فرار مي كنند البته ناراحت نمي شوم زيرا در آن سالها به كسي صدمه نرساندم و بابت پرندگان هم اغلب اوقات پول داده بودم بنابراين حقي بر گردنم نيست .
پس از فاش كردن اين موضوع مدتي پليس تحت نظرم گرفت ولي وقتي با مشكلي مواجه نشد پيگيري را قطع كرد .
او لبخند زد تا ما عكسي از او بگيريم . از اينكه رازش را فاش كرده بود نه خوشحال بود نه ناراحت . مي گفت : اتفاق خاصي نيفتاده است فقط ديدم بد نيست مردم بدانند دراكولا وجود دارد . اما دراكولايي كه در فيلمها هست خيلي نامهربان و سنگدل است .
او تاكنون بخاطر اين حسش به پزشك مراجعه نكرده بود و برايش خيلي هم مهم نبود كه دليل خون آشام بودنش در شروع جواني تا 34 سالگي را بداند .
 
 
 





 
براي آگاهي از تعرفه قيمت ها و سافرش کليک کنيد