17
   
نشريه شميم يار تلاشي است براي ابراز عشق و ارادت به محضر با عظمت مولا آقا امام زمان (عج) . شميم يار ميزبان مطالب شماست . شما مي توانيد نوشته هاي نثر ، شعر ، حكايات ، نكته ها ، احاديث ، نقدها ، نشانه ها و هر مطلبي با زمينه ارادت و آشنايي بيشتر با مهدي موعود (عج) را به آدرس زير بفرستيد تا در اين نشريه قرار داده شده و در گروه راه نرفته منتشر كنيم .
shamim_magazine@yahoo.com
ما كه خود را منتظر و دوست دار حضرت صاحب الزمان (عج) مي دانيم چقدر در عمل انتظار مي كشيم ؟ و چقدر در اين باره فكر مي كنيم . شميم يار كوششي است براي انديشه ، تفكر و ... تا گامي كوچك در جهت شناخت مولا برداريم و بنا به احاديث ائمه اطهار به مرگ جاهليت نميريم .
  
 مسئول نشريه شميم يار                                                  khoshzogh1446@yahoo.com
                به نام خدای لحظه ها
هر کدوم از ما یه مسافر خیال داریم که در کوچه پس کوچه های
 ذهنمون به انتظارش نشسته ایم .....
نمی دانم آیا این مسافر خیال چه کسی می تونه باشه ؟؟؟؟؟؟
نگار خوش ذوق z.h.g.a
 
                                         
 از طرف دوست عزيزم ناهيد جون                          nahid_khanomii@yahoo.com
 
 
 
پس من چی؟
سلام بر آفتاب امید
سلام آقاجونم. سلام مولای من. چه دوستدارانی دارین شما. من جلوشون کم آوردم. هر کدومشون یه شعله از آتش محبت شما به سینه دارن. مولا ممنونم. ممنونم به همین که دلم یادتون میفته. به همین که اجازه دادین توی این مجله سبز شمیم یار یه دونه کوچیکشو برای خلوت با شما ایجاد کنم و بیام اینجا به شما بگم کنیزتم. دوستون دارم. دلم براتون تنگ میشه. و بقیه دوستداراتونم بیان و حدیث انتظار بگویند.
چندی پیش "سلام الله الکامل التام" رو خوندم بعد که داشتم قدم میزدم شروع کردم با شما زمزمه کردن. داشتم مثل همیشه خواهش هامو لیست میکردم. اینو برام درست کنین، اینو بهم بدین، اونو حلش کنین ... بعد متوجه شدم که رابطه من با شما همش شده یک طرفه. من همش حواسم به اینه که من چی میخوام. اصلاً حواسم نیست که من هم باید یه چیزی به شما تقدیم کنم. آقا چی تقدیمتون کنم؟ امروز برای سلامتی تون صدقه می دم. برای تعجیل در ظهورتون دعا می کنم. قول می دم یه گناه هم به یاد شما از گناه هام کم کنم. اما ای کاش میتونستم یک دسته گل نرگس هم بفرستم خونتون و روی کارتش بنویسم "چقدر بی حضورتون محبتتان را چشیدم ولی هنوز تشنه ام".
 
اللهم عجل لولیک الفرج
 از طرف دوست شميم يار آقا مرتضي                                          ab_ayeneh@yahoo.com           
با سلامی به  شکوه آفتاب مغرب
 
 
 صحبت کردن از موعود و بحث از آینده تاریخ قدمتی به درازای تاریخ دارد , ازهمان اول حیات که انسان به زمین هبوط کرد و در زندان خاک محبوس شد تا خویش را از این  وادی برهاند و آنگاه که هر پیامبری آمد یکی از بشارتهای خویش را آینده زیبا و سراسر صلح وعدالت برای بشر قرار داد ........                     
مبحث مهدویت و اعتقاد به ظهور منجی و کسی که بشریت را از شر و فساد نجات خواهد داد نه تنها یکی از مبانی دینی و اعتقادی شده بلکه از جنبه اینکه نبرد آخر الزمان , آخرین برخورد خیر وشر است در زمره مباحث استراتژیک قرار گرفته که غفلت از آن و توجهی که جهان غرب به این مقوله دارد در صورت غفلت و حتی تغافل و در درجه دوم اهمیت قرار گرفتن این مبحث ما را در این جهان به سختی و بلکه به تلخی عقب نگاه خواهد داشت ....................                                                           
و بحث در باره موعود در حقیقت خارج از مسایل تئوریک مطرح میشود و در زمره  مباحث عملی و روزمره زندگی داخل میشود که باید با تلاشی روز افزون در صورت تحقق امر ظهور که دفعی و به یکباره  صورت میگیرد, آمادگی حضور و شرکت در رکاب آخرین سوارکار عدالت را داشته باشیم و این میسر نیست مگر اینکه , در عمل به عدل در خویشتن و جامعه کوشا باشیم که دعا در هر امری مخصوصا طلوع آخرین آفتاب, به عمل است و نه به زبان.................آنگاه با زبان دل یعنی با زبان حال نه زبان قال , دست به آسمان بلند کنیم و از خداوند فرج حضرتش را بخواهیم
                                                                                                
به امید دیدار روی دوست که
یا ابا صالح متی ترانا  و نراک ؟
از طرف همراه تازه شمیم یار پرستو                                       P_mohajer2008@yahoo.com
  
 به غریب سرزمین دلها
اگر بیایی سفره دل را برایت می گشاییم و تو را به ضیافت رویاهایمان می بریم، آنجا که لبریز از آرزوهای بر باد رفته است . ای قاصد باران! من سالهاست پیغام اشتیاق خویش را بر بال نسیم به تو می رسانم و در خیال سبز خود دشت شقایق های سرخ را ترسیم می کنم که از بارش مهر تو روئیده اند . بیا که هیچ مرسیه ای توان بیان اندوه مرا ندارد.
 
                            
 
 اف هاي شما دوستان  خوبم
 **من امشب هفت شهر آرزوهايم چراغان است زمين و آسمانم نورباران است كبوترهاي رنگين بال خواهش ها بهشت پر گل انديشه ام را زير پر دارند صفاي معبد هستي تماشايي است ز هر سو نوشخند اختران در چلچراغ ماه ميريزد
** پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود حسن مه رویان مجلس گر چه دل می برد و دین بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود در شب قدر ار صبوحی کرده ام عیبم مکن سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود
**تو مثل خواب نسیمی به رنگ اشک شقایق تو مثل شبنم عشقی به روی پونه عاشق تو مثل نم نم باران لطیف و پاک و صبوری تو مثل مرهمی برای قلب شکسته تو مثل سایبان امیدی برای یک دل خسته تو مثل غنچه لطیفی به رنگ حسرت شبنم تو مثل خنده یاسی و مثل غربت یک غم تو مثل نغمه موجی غریب و آبی و ساده تو مثل گریه شعری به روی صفحه غربت و تمام هستی من شد میان شعر تو ماندن
**هرگز چشمانتان را براي كسي كه معني نگاهتان را نمي فهمد گريان نكنيد بياييد كاري بكنيم كه تك زنگ آشنائيمان تا ابد بطول انجامد ودستهايمان آينه قلبي رانشكند،نگين چشمي را لبريز از اشك نكند و كاخ آرزويي را در هم نريزد.چرا هر وقت اشتباهي ميكنيم بعد فكر ميكنيم كه چه كرديم و چرا اين گونه شدو بايد دانست هر اشتباهي دل را شاد نمي كند.
 **خداوند مي فرمايد : آنگاه که تو به نماز مي ايستي من آنچنان به سخنانت گوش مي دهم گويا همين يک بنده را دارم و تو آنچنان از من غافلي که گويا چندين خدا داري . الهي ! اگر يکبار گويي بنده من ، از عرش بگذرد خنده من
 **اگر خود را بسوي ماه پرتاب کني ، حتي اگر اشتباه هم کرده باشي باز هم در ميان ستارگان خواهي بود